مدیریت زمان و مهندسی مکانیک
مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

دو پست متفاوت

نویسنده پست چگونه سیالات روی سطوح جامد میلغزند آقای راد هستند و

نویسنده پست توضیح ضروری در باب پست چگونه سیالات روی سطوح جامد میلغزند بنده(هخامنش پارسی)

آقای راد تذکر دادن که احتمالا آقای نایینی و طبیعتا بقیه تصور کردن که پست بعدی هم از ایشون باشه.

در پایان یه چیز بگم بخندیم:مملکت تعطیله!

پیروز باشید.

یک توضیح ضروری در باب پست:سیالات چگونه بر روی سطوح جامد می‌لغزند

کلیک کنید یرای دیدن مطلب سیالات چگونه بر روی سطوح جامد می‌لغزند

لغزش یا عدم اون بستگی به عدد نادسن داره مثلا در میکروکانال ها امکان لغزش *به شدت*وجود داره و باید بررسی بشه(شرط سرعت صفر در مرز جامد شرط غلطیه اونجا) همچنین در لایه های بالای جو هم ....یعنی در فشارهای خیلی کم و یا سرعت های خیلی زیاد(بطور کوتاه)...

این برا جریان های داخلی 

برا جریان های خارجی ضریب تصحیح کانینگهام برای محاسبه درگ ذرات خیلی ریز( مرتبط با قانون استوکس) با کمک عدد نادسن بکار میره و اونجا هم لغزش داریم...

حالا اینکه اینا یه گروه سیال خاص پیدا کردن تحت شرایط خاص چیز دیگس(تازه همه اینها با این توجه که ما یه نقل قول شنیدیم و از شرایط جزیی و دیتیل ماجرا بیخبریم)

در حوزه لیسانس و کاربردهای معمولی روزمره و صنعت که مورد بررسی کتب لیسانس هست

حرفی از این مسایل زده نمیشه تا دانشجو الکی گیج نشه.خیالتون تخت.شرط عدم لغزش کاملا برقراره ویدیوش هم هست اگه خواستین براتون بذارم برا دانلود چون الان خونه نیستم و....

خدایان مورد پرستش در مه میترا (نام باستانی بابُل) که بودند؟

در زبانهای هند و اروپایی قدیم کلمه دیو به معنای خدا می باشد. مازندرانی ها در زمان گسترش آیین زرتشتی از پذیرش این آیین سر باز می زدند. در بخشهایی از مازندران مردم پیرو آیین "دیو یسنا" بودند و در برابر آیین جدید مقاومت می کردند. به همین خاطر مورد خشم و غضب زرتشت واقع شده و او خدا (دیو) و پیروان این آیین را شرور و بدکنش معرفی می کند(!). 
بع
دها نیز دیو به موجودی هیولایی و پلید اطلاق شد.در فرهنگ عمید یکی از معانی دیو یعنی مردان قوی هیکل و دلاور. در بخشهای دیگر گیلان و مازندران مردم پیرو آیین مهرپرستی (میترائیسم) بودند. بزرگترین آتشکده مهر در شهر بابُل قرار داشت و به همین خاطر این شهر باستانی تا چند قرن پیش "ما میتر" و به گویش بومیها "مه میترا" یعنی جایگاه میترای بزرگ نامیده میشد. اعراب آنرا مامطیر می نامیدند. مقاومت و شکست ناپذیری مردم شمال باعث شد که اقوام دیگر برای دلداری خویشتن و توجیه شکست خود، آنان بویژه مازندرانیها را بصورت دیو تصور کنند(!). جالب اینکه همین دیوها یعنی مازندرانیها به روایت حماسه سرای بزرگ فردوسی قبل از هر قوم دیگری در ایران خواندن و نوشتن و خانه و شهرسازی را می دانستند و به دیگران می آموختند. (shomaliha.com) 

"ها" و "فوت"

یکی از همکلاسی های سابقم تو صفحه فیسبوکش سؤالی مطرح کرده که ظاهرا جنبه خنده میخواست داشته باشه اما جدی شد

چرا “فوت” سرده و “ها” گرمه؟مگه جفتشون از دهن در نمیاد؟
جوابشو دادم نظر شما چیه?

سگ نجس است

شنیده ایم(گرچه ممکن است سفسطه و مغالطه هم باشد)تازیان(عرب ها) که بر این مملکت هجوم آوردند چون نژاد پارس را موالی(درجه دوم،پست،زیر دست)خود میدانستند و خود را سید(آقا،آقا زاده) و به جهت موالی بودن از پارسیان خراج و مالیات سنگین دریافت میکردند(مالیاتی جز مالیات سرانه مملکت داری وفقط به جرم ایرانی بودن)۱ برای تمسخر ایرانیان میگفتند سگ نجس است "پارس" میکند>>پارسیان

 


 ۱-دو قرن سکوت-دکتر عبدالحسین زرین کوب

گشت در دیار علم

واضع قانون دوم ترمودینامیک؟(بدون مراجعه به منابع بگویید)

بررسی تفصیلی تست بازگشت پذیری

برای دیدن خود سؤال اینجا کلیک کنید

برای دیدن جواب اینجا کلیک کنید

اول از همه:پاسخ صحیح گزینه 3 می باشد.و هیچ شک و شبهه در اون نیست ابدا.

چون ممکنه افرادمختلف ویرایش های مختلف ون وایلن رو داشته باشن من از کتاب خودم اسکن کردم و اینجا قرار میدم...

خانوم سپیده جداسازی یک فرایند خیالی نیست در آزمایشگاها انجام میشه شکل زیر از فصل اول ونوایلن اسکن شده 


 و در مورد اختلاط و جداسازی خود ونوایلن هم گفته (اسکن زیر)

 

ضمنا درمورد مثال خارج از بحثی که گفتید اما بجا بود سیال رو اگه لزج نمی گیریم فقط بیرون لایه مرزی هست هرگز اجازه نداریم توی لایه مرزی.....

اینجا در این مثال تیوری و عملی جدا نمیکنیم که....سؤال شده چه جوری میشه این سیسیتم رو به حال اولش برگردوند

اشتباه نکنید دوستان اگر میگیم فرایندی برگشت ناپذیره معنیش این نیست که عمرا نمیشه برش گردوند بحال اول بلکه ""به خودی خود" قابل برگشت نیست وگرنه خیلی از فرایند ها رو خیلی راحت میشه برشگردوند خیلی راحت.

فنجان چای رو دوباره میشه داغش کرد اما مستلزم انجام کار هست(الکتریکی)روغن و آب که که باهم قاطی میشن رو میشه تو آزمایشگاه از هم جدا کرد.....و....

اما چیزی که جای بحث داره اینه که اگه تست در صورت سؤال ذکرمیکرد اختلاطی در این فرایند انجام نمیشود اون وقت ازبین گزینه های 1 یا 2 کدام درست می بود؟

ون وایلن پاراگرافی داره که در زیر اسکنش رو میبینید و کمی متناقضه 

 

دو قاشق استیل یکی 60 درجه یکی 50 درجه به هم وصل میکنیم،دمای تعادل مثلا بشه 55

خب اگه کار از محیط روی سیستم(متشکل از دو جسمی که تبادل گرما کردن با هم) انجام بدیم و گرما از سیستم به محیط انتقال پیدا کنه(مفهوم تبرید)

اونوقت مثلا قاشقی که در ابتدا 60 درجه بوده هرگز به حال اولش در نمیآد.....

اما اگه گرما از قاشقی که در ابتدا سردتر بوده و حال شده 55 بگیریم و بدیم به اونیکه اول 60 بوده (توسط تبرید)اونوقت همه چیز به حال اولش برمیگرده ،یعنی

با انجام کار روی یک قاشق و دفع گرما به قاشق دیگه سیستم به حال اول درومده.

حالا چرا در این پاراگراف آقای ونوایلن اینطوری گفته موضوع کمی قامضه توضیحش با دوستان...در واقع اگر  ونوایلن در پاراگراف بالا نمیگفت گرما به محیط انتقال پیدا میکنه من مشکلی نداشتم باهاش...اما با این بیان داستان کمی متناقضه..