مدیریت زمان و مهندسی مکانیک
مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

قانون پارکینسون

در سال 1958 نویسنده و تاریخ نگار انگلیسی سی نورتکوت پارکینسون (1909 تا 1993) کتاب طنزی (هجویه)  در توصیف رفتار انسان نوشت. قانون پارکینسون : تعقیب پیشرفت. اصل عبارت این بود: "کارها تا وقتی ادامه پیدا می کنند که زمان در اختیارشان را پر کنند"


قانون پارکینسون ( که گاهی اصل پارکینسون نیز نامیده می شود) به شکلی حیرت انگیز صحیح بوده است. در واقع قانون پارکینسون به قدری تکرار ، تکرار و نقل شده است که بسیاری نمی دانند این قانون در ابتدا تنها یک شوخی و فکاهی بوده است.


حتی اگر این قانون به طور نسبی معتبر و پذیرفته شده باشد، استدلالات متعددی برای کاربرد و کارایی آن در سازمان ها، بهره وری مدیریت، و انگیزش نیروی کار وجود دارد.


تعریف ساده "کار تا زمانی کش پیدا می کند که زمان در اختیارش را پر کند" شاید همه مسائل ذکر شده در کتاب پارکینسون را به طور کامل بیان نمی کند. برای نوشتن و ارسال یک کارت پستال ممکن است فرد مسن تری با حوصله و وسواس به انتخاب کارت مناسب بپردازد و بالاخره بعد از انتخاب کار به دنبال بهترین جمله و انشا برای نوشتن روی کارت باشد، اما یک فرد جوان تر و کم حوصله اولین کارت مناسب را انتخاب کرده و جمله اش را بر روی آن می نویسد و سریعا آن را پست می کند و مثال های فراوان دیگری از این دست در کتاب پارکینسون یافت می شود. که شابد مهیج ترین این مثال ها مربوط باشد به کارمندان ادارات. بسیاری شاید بر این عقیده باشند که خدمات در یک جامعه در حال بزرگ شدن منجر به کار بیشتری شود. اما پارکینسون نظر متفاوتی دارد و نظر خود را به این شکل بیان می کند:


براساس قانون پارکینسون اگر به کسی برای یک پروژه 2 ساعته ، 8 ساعت وقت بدهید، او 8 ساعت وقت صرف خواهدکرد تاپروژه را به پایان برساند. بر اساس این قانون چنین اتفاقی با دو انگیزه ممکن است رخ بدهد:


اول)  کارمندان علاقه دارند زیردستان بیشتری داشته باشند تا رقبای بیشتری


دوم) کارمندان برای همدیگر کار به وجود می آورند.


کارمند الف بسیار سرش شلوغ است. این کارمند ممکن است چند گزینه در اختیار داشته باشد کارش را رها کند، از همکارانش تقاضای کمک بکند، یا دو زیر دست به کار بگیرد. دقت شود که می تواند دو زیر دست به کار بگیرد. شاید دلیل نخواستن کمک از همکاران این باشد که ان ها هم به همان میزان گرفتار و پر مشغله هستند. فرض را بر این گذاشتیم که الف کارش را رها نکرد و دو کارمند ب و پ را هم به کار گرفت. به زودی کارمندان ب و پ نیز از کار زیاد به شکایت خواهند امد و آن  دو نیز هر کدام دو کارمند به کار می گیرند. به زودی هفت نفر سرگرم کار بر روی حجم عظیمی از کارها خواهند بود.  و کارها همچنان باقی است و نا تمام و حتی بیشتر!


پارکینسون همچنین اشاره می کند که تعداد کارمندان یک نظام بوروکراسی سالانه 5 تا 7 درصد افزایش پیدا می کند بدون اینکه میزان کار افزایش پیداکند.


 نمونه های بیشتری از این قانون را در اطراف بسیار می بینیم. نظر شما چیست؟

منبع:http://itmusb.persianblog.ir

قانون پارکینسون-مدیریت زمان در پروزه

احتمالا شما هم با من هم عقیده هستید که عامل" زمان " در مدیریت پروژه از اهمیت بالایی برخوردار است. سعی می کنیم چند مورد از ناگفته های بحث مدیریت زمان پروژه را با هم مرور کنیم. صورت مسئله های زیادی در این مقوله وجود دارد از جمله :  

 

- درک مفهوم و ماهیت زمان در مدیریت پروژه

- روشهای تخمین زمان

- تهیه نمودارهای مفید از زمان پروژه (مانند نمودار S)

- آنالیز پرت و زمانهای سه گانه و ماهیت آنها

- تعیین درصد اطمینان زمانها، انحراف معیار ، واریانس، و میانگین زمانها

- نقش زمانهای چهار گانه (ES ,EF,LS,LF) ، شناوریها (IF,TF,FF) و وابستگیها در تعیین مسیر بحرانی

- منطق فازی برای تخمین زمانها

- اندازه گیری و ثبت زمانهای واقعی عملکرد و نمودار های S واقعی

- اندازه گیری درصد پیشرفت زمانی و منطق خلاصه سازی درصد پیشرفت ها

- وزن دهی و مفهوم عملی آن در محاسبه درصد پیشرفت زمانی

- ارتباط زمانها ، کار فیزیکی و هزینه و منطق Earned value

- مدیریت زمان پروژه  و ... 

 

حداقل کار اینه که برای هر کدام از موارد بالا یک جلسه صحبت کنیم. حتما به نکاتی جالبی دست پیدا خواهیم کرد. 

  

و اما اولین سوالی که مطرحه اینه که آیا زمان در مدیریت پروژه با زمان معمولی یکی هست؟ به طور مثال آیا ۲روز = ۱۶ ساعته یا ۴۸ ساعت؟ در مدیریت پروژه ممکنه هر کدوم از اینها درست باشه یا هیچ کدام درست نباشه . حتما شما هم به این مفهوم رسیدید . پس در مدیریت زمان پروژه تعیین واحد زمانبندی پروژه(Planning Unit)  از اهم کارهای برنامه ریزی است . این را همه عوامل پروژه باید بدانند و درک کنند. لذا زمان در مدیریت پروژه با زمان عادی بسیار متفاوت است. 

  

نکته مهم دیگر در تعیین زمان چگونگی تخمین زمان است.گذشته از بحث روشهای تخمین زمان و آنالیز پرت که در آینده راجع به آنها بحث خواهم کرد می‌خوام توجه شما رو به یک رویکرد در تخمین زمان جلب کنم. حتما دقت کردید که اگر برای یک امتحان که دو روز وقت نیاز دارد اگر یک هفته وقت تخصیص دهید تمام یک هفته مشغول مطالعه خواهید شد! بله در خیلی از موارد کارها گرایش به انطباق‌پذیری با زمان تخصیص داده شده دارند که این مفهوم اولین بار توسط آقای پارکینسون ارایه شد. آقای پارکینسون که از علمای علم مدیریت بوده و از ایشان چند جمله معروف به یادگار مانده به تجربه دریافتند که کارها به اندازه‌ای کش پیدا خواهند کرد تا زمان تخصیص داده شده به خود را دربرگیرند. لذا با عنایت به قانون پارکینسون در تخمین زمانها سعی خواهیم کرد تا آنجا که ممکن است زمانهای اضافی فعالیت را کم کرده و حداقل زمان را تخمین بزنیم . البته این بدان معنی نیست که زمان غیر واقعی تخمین بزنیم. نتایج و فواید تئوری و عملی این قانون منجر به ابداع روش جدیدی در مدیریت پروژه شده که میتوان گفت جایگزین خوبی برای منطق مسیر بحرانی(‍‍CPM) می‌باشد.این تکنیک با عنوان مدیریت زنجیره بحرانی پروژه(‍‍Critical Chain Project  Managment) معروف است که اصول آن از هیمن قانون پارکینسون و همچنین قانون مورفی گرفته شده است. حتما سعی خواهم کرد در آینده درباره CCPM هم بیشتر صحبت کنم .   

 

پس به خاطر داشته باشید در تخمین زمانها نه تنها در مدیریت پروژه بلکه هر کاری به خاطر سپردن جمله هنر مندانه پارکینسون می‌تواند راهگشا باشد:

"Work expands to fill the time available" 

منبع: http://rezamahmoodi.blogfa.com