مثال روزمره برای نامساوی کلازیوس/پاسخ تست ترمو/خدا هست یا نیست

مطالب زیر در هیچ منبع دیگه در دنیا پیدا نمیشه و مختص بنده هست

لطفا اخلاق و انسانیت رو در ذکر منبع فراموش نکنید تا انگیزه ادامه فعالیت برام بمونه

مثالی که از فرایند سرمایش چای داغ زده بودیم و فقط برای سیکل برگشت پذیر بررسی کرده بودیم الان برای سیکل برگشت ناپذیر بررسی میکنیم و میرسیم به اینکه خدا هست یا نیست...(دیدن پست های پیشین: 1و2)

همچنین پاسخ تست ترمو(تغییر آنتروپی) گزینه 3 هست انتروپی خاصیت سیستم هست و بین هر دو حالت مشخص ثابت میمونه چه فرایند بازگشت پذیر باشه چه ناپذیر.

 پس کسانی که گفتن گزینه یک یعنی اصلا نگرفتن قضیه انتروپی و برگشت ناپذیری و اینا چیه....حتماً دنبال کنن این پست رو...اینه که میگم کتابای ترمو ضعف بیان دارن...

اونهایی هم که گفتن 3 خوشحال باشن اما زیاد خوشحال نباشن! چون ممکنه تو کتاب چیزی دیده باشن یادشون مونده گفتن 3 اما هروقت به تست بعدیم درست جواب دادن میشه گفت واقعا فهمیدن داستان چیه...

اما مثال چای داغ و سیکلش برای سیکل بازگشت ناپذیر...

فعلا همینقدر بگم تا کسانی که تشنه شده بودن مطلب دستشون بیاد

وقتی فرایند بازگشت ناپذیره به خاطر نزدیک بودن شعله به فنجان,مایع توش کاملا درهم میشه و انتقال مومنتوم و انرژی از مقیاس مولکول به مولکول(میکروسکوپیکmicroscopic) تبدیل میشه به انتقال مومنتوم و

انرژی در مقیاس کپه ای(ماکروسکوپیکmacroscopic) عامیانه بگیم غل غل میکنه و دچار اصطکاک ویسکوز میشه با جداره فنجان و مقداری از انرژی که به مایع درون فنجان منتقل میشه صرف این اصطکاک ویسکوز میشه ولی از طرف دیگه چون سر فنجون رو با نعلبکی پوشوندیم فرایند حجم ثابت هست و میدونیم که C_p>C_v

بنابرین Q مورد نیاز در سیکل در فرایند گرمایش کمتر از Q از دست رفته در فرایند سرمایش چای هست و انتگرال سیلکی کلازیوس منفی میشه

یک سؤال هوشمندانه:

آیا این مطلب با قانون یک ترمو در تناقض نیست؟ (در یک سیکل که تبادل کار نداره لزوما باید Q_H=Q_L )

جواب به این سؤال منجر میشه به اینکه خدا هست یا نیست و همچنین منجر به فهم دقیق آنتروپی

پایان قسمت اول

لینک به قسمت دوم