مدیریت زمان و مهندسی مکانیک
مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

بوی بهار رو حس میکنیم و چقدر دل انگیز هست این

«فریدون مشیری» در شرح خاطره‌ای که از زمان سرودن خوش‌ به‌حالِ غنچه‌های نیمه‌باز به‌یاد داشت می‌نویسد:

" . . . بیست و چند سال پیش، ده ـ دوازده روزی به نوروز مانده، شبی تا صبح باران بارید و بامدادان، آفتابی درخشان، آخرین روزهای زمستان رفتنی و نخستین نشانه‌های فرا رسیدن فروردین را بشارت داد.


دو کبوتر سپید داشتیم که در هوای صبح، نشاط می‌کردند و چند گلدان میخک، که دانه‌های باران، بر برگ‌هایشان در نور آفتاب می‌درخشید.همه چیز در حال شکفتن بود. صبح را تماشا می‌کردم، آسمان ‌آبی را، ابرهای سپید را، برگ‌های تازه از جوانه بیرون آمدۀ بید را و بوی بهار را.بی‌اختیار، آنچه را می‌دیدم و می‌چشیدم و حس می‌کردم، روی کاغذ آوردم:«بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک،

شاخه‌های شسته، باران‌خورده پاک . . ."

می‌خواستم به همه گفته باشم در نوروز با آفتاب هم می‌توان مست شد.


خوش‌ به‌حالِ غنچه‌های نیمه‌باز

بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک،

شاخه‌های شسته، باران‌خورده پاک، 
آسمانِ آبی و ابر سپید،
برگ‌های سبز بید، 
عطر نرگس، رفص باد،
نغمۀ شوق پرستوهای شاد
خلوتِ گرم کبوترهای مست


نرم‌نرمک می‌‌رسد اینک بهار

خوش به‌حالِ روزگار



خوش به‌حالِ چشمه‌ها و دشت‌ها
خوش به‌حالِ دانه‌ها و سبزه‌ها
خوش به‌حالِ غنچه‌های نیمه‌باز
خوش به‌حالِ دختر میخک که می‌خندد به ناز


خوش به‌حالِ جام لبریز از شراب
خوش به‌حالِ آفتاب


ای دلِ من گرچه در این روزگار
جامۀ رنگین نمی‌پوشی به کام
بادۀ رنگین نمی‌بینی به‌ جام
نُقل و سبزه در میان سفره نیست
جامت از آن می که می‌باید تُهی‌ست
ای دریغ از تو اگر چون گُل نرقصی با نسیم
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای‌ دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار


گر نکوبی شیشۀ غم را به سنگ
هفت‌رنگش می‌شود هفتاد رنگ


استاد روانشاد:      فریدون مشیری

نظرات 1 + ارسال نظر
علی راد شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:54

شعر زیبایی بود خوبه که دم عید دوباره همین پست رو بذارین

ایشالا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.