اندر حکایت خواندن برای آزمون کارشناسی ارشد!

پس از خوندن پست "تغییر رشته ارشد" در قالب جواب به یکی از سؤالات دوستان توسط آقای راد
لازم دیدم نظر بدم و این موجی رو که ایران عزیز رو گرفته حالا به درست یا غلط یه کم تامل کنند. و کمی فکر کنند.
بیش از 80 درصد دوستای من فوق خوندن.من اما با لیسانس پارسال وارد بازار کار شدم.همین نگرانی ها رو داشتم که دوستمون گفت.با دست خالی و بدون داشتن حتی"یک"آشنا.تاکید میکنم حتی "یک" آشنا.پا شدم اومدم تهران. اما بعد یک ماه تو یک شرکت سوییسی مشغول به کار شدم و پس از اونم چنتا شرکت عوض کردم تو یک کارخونه در گرمسار مسئول کنترل کیفیتش شدم که صاحب کارخونه چون میخواست ISO بگیره به مدرک یک مهندس مکانیک نیاز داشت.یعنی من رو بالاجبار میخواست.تو جو کارگرای زیر دستم و اون بحث همیشگیه بیتربیت بودن خیلی از کارگرا و دست انداختنت بابت اینکه تازه واردی و کار بلد نیستی و......ازین حرفا.یه سوییت گرفته بود صاحب شرکت که توش زندگی میکردم همه چیزم واسم گرفته بود از بابت امکانات. بچه ها 2 بار کنار در سوییتم رتیل گرفتن و..... منظور اینکه انواع شرایط رو تجربه کردم.خوب و بد.
در نهایت الان تو یک شرکتم که مسئول تاسیسات مکانیکیشم و زیر دستم یک نفر هم کار میکنه تنها زندگی میکنم و خیلی خوب دستم به دهنم میرسه خداروشکر.اما الان رفیقام با فوق دنبال کارن ولی اصلا متناسب با فوقشون پول نمیدان بشون و همشون با نوعی دپرسی مشغول کارن چون پایه من خیلی از اونا بیشتره .الان چنتا مهندس آشنا میشناسم که پیشنهادایی بهم دادن که خیلی برانگیزوننده هست .زودتر برید سرکار درس باید بخاطر درس خونده شه نه پول(گفته کاملا درست دکتر دانیالی).
به جای کلنجار رفتن با درسای سخت(البته بیشتر خوان نعمت گسترده تعداد درسای مکانیک!)به شدت پیشنهاد میکنم در درجه اول "زبان"زبان زبان زبان انگلیسیتون رو قوی کنید طوری که راحت مکالمه کنید و سپس "1" نرم افزار رو خوب یاد بگیرید سیالاتی ها carrier جامدادیا(!)catia مخصوصاً مهندسی معکوس catia رو که به شدت آدم بلده کار رو میخوان.
پیروز باشید.