مدیریت زمان و مهندسی مکانیک
مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

انرژی مثبت - انرژی منفی

عرض کنم خدمتتون که من خیلی به مساله انرژی مثبت و منفی توجه نمی کردم . تا اینکه متاسفانه با کسی هم اتاق شدم که از صبح تا شب در حال خوندن انواع اخبار منفی و بده ، انواع دیدگاه های منفی رو داره وخلاصه هیچ حرف مثبتی از دهن ایشون خارج نمی شه که نمی شه . دیگه نمی دونم واقعا" چیکار کنم! خیلی سعی کردم که اتاقم رو عوض کنم ولی رئیسم موافقت نمی کنه.
به نظر شما چطور می شه توی اتمسفر منفی از صبح تا عصر زندگی کرد ولی همچنان مثبت باقی موند؟ بالاخره تاثیر می ذاره دیگه

نظرات 5 + ارسال نظر
trt شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 18:07

nemishe

بله، متاسفانه

عبدالرحیم شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 22:47

تنها راه من !


براش دعا کن تا افکارش و کلامش مثبت باشه

اگه به سودشه اینو آخر جمله دعا حتما بگو

من امیدارم جواب میده این راه

امتحانش ضرر نداره ولی بعد گله و شکایت نکنی ها!!! چون تحت امتحانی !!!!

موفق و پیروز باشی

اینم امتحان می کنم ، حتما" . البته این روزا خود منم خیلی به دعا احتیاج دارم . تو هم بری من دعا کن لطفا"

reza یکشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 10:38

چنین شرایطی رو منم تجربه کردم البته بهش اصلا توجه نمی کردم ولی در طولانی مدت کاملا اثر شو دیدم!
اولش که سعی کردم صریحا با برخی نظراتشون مخالفت کنم و وقتی دلیل می خواستن میگفتم به نظر خودمه و وقتی می خواستن توجیه کنن میگفتم نظر من همینه
دوم هم سعی میکردم فکرمو به چیزای دیگه مشغول کنم تا این که به صحبت هاشون توجه کنم!!! اگه امکانشو هم دارین به موسیقی گوش بدین
سوم: گفتن ذکر و دعا هم مفید هستش!

منم اوایل این کارو می کردم ، بعدش گفتم از صبح تا شب باهمیم بذار یه کم کوتاه بیام ، ولی هرچی من به نظراتش احترام می ذارم ، با اینکه اصلا" ایدئولوژی هامون زمین تا آسمون با هم فرق داره، تاثیر نداره . یه راه دارم امتحان می کنم بدک نیست. خیلی اجازه نمی دم سر حرفو باز کنه

reza یکشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 13:31


نه آخه مورد من مریض کش دادن موضوع بود هر بحثی رو که جمع میکردم بحث دوم،سوم،... مطرح بود و ...
البته روزایی که طرف تو خودش بود و کسل! یه بحث های مزخرفی رو مطرح میکردم که طرف اساسی کلافه میشد و گاها کار به جاهای باریک کشیده می شد.

اخ اخ اخ ، حالا من اگه کسی نظراتش رو مخم باشه اصلا" باهاش بحث نمی کنم. الکی اعصاب خودتو خورد نکن.

reza یکشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1393 ساعت 16:03

آخه قسمت دومش خیلی حال میداد شاید کمتر اتفاق می افتاد ولی در مقابل صحبت های اون چیزی کم نداشت!
البته بعدا به این نتیجه رسیدم و دیگه بحث نمی کردم ولی من خودم اگه سر کیف باشم خیلی خوب روی منبر میرم اون موقع دیگه طرف خود به خود دست و پاشو جمع می کنه( مورد من یه خورده آدم منطقی بود)

کارخوبی می کنی . بعضی هارو باید نشوند سر جاشون .

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.