آب

60% بدن ما آب هستش.میدونستین کمبود انرژی و احساس کم آوردن یا زود خسته شدن تنبل شدن خواب آلودگی هنگامی که سرکار هستید همه ناشی از کم آب خوردنه؟؟؟؟؟!
خیلی ها (من هم یکی از اونا!)توجه نمیکنن که چقدر آب نوش جون میکنند.با توجه به اینکه به فصل گرما نزدیک شدیم بدونین این به رده سنی که توش هستین بستگی داره و افراد بالای 19 سال:مردها باید روزانه 7-8 لیوان (معمولاً میشنوید 5-6 لیوان که زیاد قابل اتکا نیست) آب بنوشند و خانوما هم 5-6 لیوان.حواستون باشه کم نوشیدن آب خطرات زیادی داره که اکثر آدما ازش نا آگاهند.

آب  برای همستاز های سلولی حفظ حجم عروق و همچنین دفع سموم،انتقال مواد مغذی حیاتی است.

مصرف کم آب با ابتلا به بیماری های قلبی-عروقی سکته مرتبط است .از بیماری های دیگه ناشی از کم مصرف کردن آب باید از دیابت،مشکلات کلیوی،کیست و،،،نام برد..تنبلی نکنین سخت نیست اصلا. کافیه تو روز که بیدارین ساعتی یه نصف لیوان آب بخورین یا اینکه هر 2 ساعت یه لیوان آب بخورین.

منبع:
The National Academies-USA

 

 

ای ایران ایران

نمیدونستم که استاد محمد نوری رو از دست دادیمامروز تو شرکت سرکار بودم که معاون شرکت تلویزیون رو روشن کرد و یه آهنگ از مرحوم استاد نوری پخش میکرد تلویزیون.خیلی به دلم نشست و هوس آهنگ ای ایران ایران استاد رو کردم.افتادم تو اینترنت و گوگل که متاسفانه هرچی تلاش میکردم هیچ سایتی لینکی که گذاشته بودن کار نمیکرد ولی بالاخره پیدش کردم و متاسفانه از خوابم بیدار شدم!استاد درگذشت  و من تو بیخبری.این آهنگ سراسر میهنی رو خیلی دوست دارم و لینک دنلودش و میذارم اینجا که اگر کسی دوست داشت بتونه بگیردش.

http://www.fun2day.ir/download/music/Mohammad%20Nouri%20-%20Iran%20Iran.zip

در آغوش خدای بزرگ و بخشاینده

پرواز بلند "ناصر حجازی" را تسلیت میگوییم.
اما باید بدونیم که تنها تأسف خوردن یا گریه کردن و اینکه رفت و .....هیچ کافی نیست باید از هر رخدادی برداشتی کرد و به نتیجه ای رسید تا بیشتر به جلو گام برداشت.این اسطوره فوتبال ما یکی دیگه از خوشتیپ های ما بود مثل "ویگن" که متاسفانه او هم کم سیگار نمی کشید.دردمندانه به خانواده بزرگ "حجازی" تسلیت میگیم و از همه جوونای جیگر خودمون میخوایم که آقا "لطفا بیخیال قلیون و سیگار".

و در انتها چون این اسطوره تنها 62 سال داشت و باید حالا حالا ها میموند پیش ما امّا این سیگار سارق زمانش شد و نگذاشت بیش از این استفاده کنه از زندگی و استفاده بده به دیگرون ،رو این حساب این پست و میذاریم تو پوشه "سارقان زمان".

فلسفه مورچه

 آخرین پستم در این وبلاگ
تسلیم نشو،آینده را ببین،مثبت بمان و همه تلاشت را بکن.سال هاست که من به کودکان مفهومی ساده اما قدرت مند می آموزم:"فلسفه مورچه".به نظر من هر کسی باید درباره مورچه مطالعه کند.آنها یک فلسفه چهار بخشی شگفت انگیز دارند،که اولین بخش آن این است:"مورچه ها هرگز تسلیم نمی شوند." فلسفه خوبی است.اگر آنها به سمتی پیش بروند و شما سعی کنیدمتوقف شان کنید به دنبال راه دیگری می گردند.بالا می روند،پایین می روند،دور می زنند.آنها به جستجوی خود برای یافتن راه دیگر ادامه می دهند. چه فلسفه کارآمدی؛هرگز از جست و جوی راهی که تو را به مقصد مورد نظر می رساند دست نکش.
بخش دوم: مورچه ها کل تابستان را زمستانی می اندیشند. این نگرش مهمی است.نمی توان اینقدر ساده لوح بود که گمان کرد تابستان برای همیشه ماندگار است.پس مورچه ها وسط تابستان در حال جمع آوری غذای زمستانشان هستند .
یک حکایت قدیمی می گوید:"خانه ات را در تابستان بر روی شن نساز."آینده نگری اصل مهمی است و باید در تابستان فکر طوفان را هم کرد.باید همچنان که از آفتاب و شن لذت می برید به فکر سنگ و صخره هم باشید.
سومین بخش از فلسفه مورچه این است:مورچه ها کل زمستان را تابستانی می اندیشند. این هم مهم است.در طول زمستان مورچه ها به خود یادآور می شوند که " این دوران زیاد طول نمی کشد؛به زودی از اینجا بیرون خواهیم رفت."و در اولین روز گرم،مورچه هابیرون می آیند. اگر دوباره سرد شد آنها برمی گردند زیر،ولی باز در اولین روز گرم بیرون می آیند.آنها برای بیرون آمدن نمی توانند زیاد منتظر بمانند.
و اما آخرین بخش از فلسفه مورچه:یک مورچه در تابستان چه قدر برای زمستان خود جمع می کند؟هر چه قدر که در توانش باشد .چه فلسفه باور نکردنی ای، فلسفه:"هر چه قدر در توانایی ات است."
فلسفه فوق العاده ای ست که هرگز تسلیم نشوی،آینده را ببینی ، مثبت بمانی و همه تلاشت را بکنی.  

 جیم ران               

                       

در اوج بودن

 

 

در اوج بودن 

 

 به  احتمال زیاد عکس بالا برای خوانندگان این وبلاگ آشناست. یکی از مقاله های آقای عیسی محمدی رو می خوندم که یاد این عکس افتادم. ایشون در قسمتی از مقاله بیان می کنن که :

 

"انسان های موفق مثل جنگنده های فانتوم می مانند؛نیاز به سوخت دارند،که سوختشان باور هایشان است.نیاز به نیروی بازدارنده هوا دارند تا با غلبه به آن اوج بگیرند. نیروی بازدارنده برای آنها مشکلات روزمره است...وقتی یک فانتوم اوج می گیرد و به اوج آسمان می رود در ابتدا با تحسین مردم و کسانی که روی زمین مانده اند رو به رو می شود اما وقتی جلوتر و فراتر می رود تک و تنها می شود.اما در میان این تک و تنها بودن هم لذتی وجود دارد که قابل بیان کردن نیست.همین در اوج بودن نهایت لذت است

 

واقعا که گاهی وقتا چقدر ساده می تونیم از دنیای اطرافمون انرِژی بگیریم. 
زندگی پیش روی ما مبارزه ای برای تلاش و کوشش است؛ پس هر لحظه قدرتمندانه گام برمی داریم


معمولی بودن کافی نیست

جمله جالبیه!
"اگر انسان چیزی را از دست بدهد نشان میدهد که در ذهن نیمه هشیار او اعتقاد به از دست دادن وجود دارد."
جالبتر اینکه؛به محض اینکه این اعتقاد کاذب رو از ذهن نیمه هشیارتون پاک کنید چیزی رو که از دست دادید و یا همسنگ اون رو به دست میارید 
    
زنی مداد نقره اش را در تئاتر گم کرد.هرچه جستجو کرد نتوانست آن را پیدا کند.اما از دست دادن را نفی کرد و به تأکید گفت:از دست دادن وجود ندارد پس من نمی توانم آن مداد را از دست بدهم.و همان مداد یا همسنگ آن را به دست خواهم آورد.
چند هفته ای گذشت تا اینکه روزی دوستی مداد طلای زیبایی را با زنجیری به گردن آویخته بود،به او رو کرد و پرسید:"این مداد را می خواهی؟! آن را از مغازه تیفانی خریده ام و پنجاه دلار برای آن پرداخته ام."
زن که حیرت زده شده بود حتی فراموش کرد که از دوستش تشکر کند،گفت: خدایا به راستی تو خیلی مهربانی.منظورت این است که آن مداد نقره در شأن من نبود؟!
انسان چیزی را از دست می دهد که یا حق او نباشد یا آنقدر که باید و شاید عالی نباشد!

همه ی ما این توانایی رو داریم که وجه مثبت ذهنمون رو به کار بندازیم. اما در این بین بعضی از افراد از شیوه ی مثبت اندیشی برای انکار احساسات و خواسته های خودشون استفاده میکنن.افرادی که تفکر مثبت همراه دائمی شون هست،به سمت سرکوب عواطب منفی کشیده میشن.در حالی که اهمیت دادن به عواطف منفی دریچه ای به سمت احساسات ما هستن! این افراد نمی تونن نیروی های خودشون رو برای جذب و به دست آوردن خواسته هاشون به کار ببرن.
اگه شما بدونید که چطور پیام درست رو به ذهن و ضمیر ناخودآگاهتون برسونید و از اون استفاده کنید بسیاری از اعتقادات کاذب رو از ذهن نیمه هشیارتون پاک می کنید.کاری که بیشتر مردم قادر به انجامش نیستن به همین دلیل هیچ وقت از نیروی ذهنشون استفاده نمی کنن.  
 
"مراقب شنونده ی خاموش خود(ذهن نیمه هشیار خود)باشید"
 

قانون بقای انرژی

مدت زیادی بود که امکان نوشتن هیچ مطلبی برام نبود.الان که به دو ماه گذشته فکر می کنم می بینم که چیز زیادی از این مسیر رو به یاد نمیارم. مهم ترین چیزی که از دو ماه گذشته برام باقی مونده موقعیتی هستش که الان بهش رسیدم.
یاد مبحث نیروی پایستار تو فیزیک افتادم.نیرویی که به مسیر کار بستگی نداره بلکه به ابتدا و انتهای مسیر وابسته است؛ به عبارت دیگه کار نیروی پایستار در یک مسیر بسته صفر است
تو دنیای اطراف ما به غیر از اصطکاک و مقاومت هوا عوامل زیادی وجود دارن که نقش نیروهای ناپایستار رو ایفا می کنن. شاید بهترین کار تبدیل این نیروها به نیروی پایستار باشه.نیرو های ناپایستاری که مانع پیشرفت ما میشن. با این دست درازی میشه کارشون رو به صفر تبدیل و تاثیرات منفی شون رو خنثی کرد.
بعد از نیروی پایستار به بحث قانون بقای انرژی می رسیدیم که می گفت هر وقت بر جسمی نیروی پایستار وارد میشه انرژی مکانیکی جسم ثابت می ماند.
چگونگی مسیر پشت سر گذاشته شده شاید واقعا مهم نباشه.مهم هدفی هستش که در آغاز کار همراه آدمه، هدفی که باید در پایان بهش برسیم.سعی کنیم با دیدگاهی درست به اطرافمون نگاه کنیم.به دنبال هزینه کردن وقت برای فراهم کردن شرایطی که مسیر رو سهل العبور می کنن نباشیم چون بالاخره این مسیر هم به آخرش میرسه.رسیدن به شرایط بهینه ای که باعث بالا رفتن سرعت پیشرفت میشه  توجه لازم داره نه غرق شدن در چرایی و چگونگی فراهم کردن شون.
در طول مسیر اتفاقات زیادی برای هر کدوم از ما پیش میاد، اتفاقاتی که با کمی(فقط کمی!) مقاومت در مقابلشون میشه به نیروی مثبتی برای پیشرفت تبدیلشون کرد.
اگه به نقطه ی اوجتون رسیدید، همون بالا بمونید. اگر هنوز نرسیدید؛ مطمئنا تو رویا بهش فکر می کنید، کاری کنید که با چشم سَر٬ افکارتون رو لمس کنید. 

بر روی نیرو های پایستار تمرکز کنید تا انرژی تون بقا داشته باشه.  

 

«ما را به چشم سَر مبین/ما را به چشم سرّ ببین»