این روانشناس با اشاره به تاثیر تکنولوژی بر تربیت کودکان افزود: کامپیوتر یک وسیله شخصی نیست و والدین با بیتوجهی و بدون نظارت برعملکرد فرزندانشان در فضای اینترنت، باعث بروز آسیبهای اجتماعی میشوند و حتی دیده شده برخی از والدین سواد استفاده از کامپیوتر را نیز نداشتهاند.
بیاتی با بیان اینکه 4500 نفر به جرم سرقت در زندان هستند، اظهار کرد: برخلاف تصورمان که سارقان افراد فقیری هستند، با مراجعه به زندانها متوجه میشویم که افرادی که در خانوادههای ثروتمند زندگی میکنند، صرفا برای لجاجت با والدین خود دست به دزدی زدهاند.
وی با تاکید بر اینکه الگودهی در مسائل فرهنگی باید تغییرکند، گفت: باید سازمانهای مردم نهاد را تقویت کرد، چرا که آنها دغدغه ذهنی دارند و همچون سازمانهای دولتی در پی رفع تکلیف نیستند.
این روانشناس در پایان با اشاره به اینکه یکی از مشکلات مسائل جامعه ما صدا و سیماست، افزود: صدا و سیما با 20 شبکه نتوانسته با یک شبکه ماهوارهای رقابت کند و اگر بخواهیم در مقابل این شبکهها بایستیم، باید دست از تعصبات خشک و بیجا برداریم و در صدا و سیما از شورای مشورتی استفاده کنیم.
پرسش:
درود و تشکر
پاسخ:
سلام
دید شخصی بنده: کلا با عبارت های "مد،رو بورس و ...." بدم و خوشم نمیاد به عبارتی حالم بد میشه...چون فکر میکنم
همه ما آدما آمدیم که فایده ای به خودمون و دیگران برسونیم چیزی که اصالت نداشته باشه در آدم انگیزه ها رو کم میکنه و...
بعلاوه چیزی که الان رو بورسه شاید دو سال دیگه نباشه...
اما تاپیکایی که الان در حوزه تبدیل رو بورسن:
1-بیومکانیک(تا سال 2015 دانشگاهای امریکا خروجی بایو ندارند....معنیش اینه که به اندازه کافی دانشجو ندارند که خروجی بدن...)
بایومکانیک در طراحی کاربردی هم هست ربات سرجری...
2-رینوبل انرجیز renewable energy انرژی های تجدید پذیر
3-کولینگ الکترونیک/دانشمندان حوزه الکترونیک میگن ما هی پیشرفته تر میکنیم وسایلمونو مهندسای سیالات دارن خودشونو باد میزنن به جای خنک کردن لپ تاپ....عطش داره این حوزه...و البته زیباست و جزو علاقه مندی های بنده خیلی مهیجه/
4-نانو مکانیک
و...
پرسش:
سلام آقا هخامنش.منم منتظر نتایج ارشدم ! اگه جور شه وخدا بخواد دکترا هم ایران میخوام بگیرم .حالا شما گفتید که بیکار نشستن تو تابستون اصلا جایز نیست !خوب مثلا چه کارایی میشه کرد یا باید بکنیم تو تابستون ؟با تشکر از شما
پاسخ:
با سلام به شما دوست عزیز
انشالّله
کلا دیگه از بعد لیسانس بار اصلی(99%) رو دوش خودتونه و استاد فقط در این حد هست که با استفاده از تجاربش کاری کنه(در اون 1% باقیمونده) که شما به بیراهه نرید.همین.بنابرین برای شمایی که میخواید دکترا بگیرید به خواست خدا اونم تو ایران 2 راه هست:
یا بازم تن به آزمونا و رقابت غیر استاندارد کنکور ایران(منجمله دکترا) بدید
یا اینکه جزو نفرات اول تا سوم ورودی خودتون در دوره ارشد باشید(معدل ارشد) و همینکه 2 تا مقاله ای اس ای دار بدید و خیلی نرمال و بیدغدغه وارد دوره دکترا بشید بدون آزمون...اینکار یک تیر و دو نشونه چون تامین معدل و مقاله جزو نیازها برای اپّلای خارج از ایران هم هست...
پس تابستون میتونه:
زمانی باشه برای پیشخونی دروس مهم...تا معدلتون بالا بره...
زمانی باشه برای اینکه موضوع مورد علاقتونو مشخص کنید و برید از همین الان اطلاعاتی جمع کنید راجبش(همین تقریبا میتونه سمینار شما باشه)بسیاری از دانشجوها وقتی میرن ارشد اصلا علاقه به تاپیک خاصی ندارن میرن پیش استاد و استاد هم رو میزش چنتا تاپیکی که داره معرفی میکنه به دانشجو و میگه ببین کدومو دوس داری کار کنی...
بقول یکی از دوستان که دانشجوی دکترا صنعتی اصفهانه تقریبا 99% پروپوزالها در ایران اصلا درست معرفی نمیشن به دانشجو
یعنی در واقع اصلا دانشجو درک نمیکنه دنبال چیه و سر آخری هم یه سرهمبندی و.... میشه....
پس اگر شما بدونی دنبال چی میگردی خودش چند قدم به جلوست...
همچنین تابستون میتونه زمانی باشه برای یادگیری یه چیزای جنبی که تو دروس ارشد مستقیم مطرح نمیشن اما کاملا نیازند
مثلا شما برای درس محاسبات عددی پیشرفته نیاز به یادگیری یه زبان برنامه نویسی دارین همچنین برای CFD
خیلی ها هنوز با پاورپوینت و قابلیت هاش آشنا نیستن یا اکسل و .... حتی میتونید رو اینا کار کنید...
پیروز باشید.
متاسفانه هر ساله شاهدیم که صدها نفر از هموطنانی که برای گذراندن تعطیلات تابستان و اندکی تفریح به دریا خصوصا سواحل خزر میروند، به یکی از بدترین اشکال مرگ که همان غرقشدگی است، گرفتار می شوند و علاوه بر بخطر انداختن جانشان، خاطرهای تلخ را در ذهن و جان بازماندگان بر جای میگذارند. با وجودی که در سالهای اخیر دلیل اصلی مرگ شناگران دریای خزر به خوبی شناخته شده و عنوان شده که "جریانهای شکافنده مهمترین علت غرق شدگی در دریای خزر میباشد"، لیکن از آنجا که اطلاع رسانی کافی در این زمینه صورت نگرفته هر سال در فصل گرما، همان وقایع اسفناک سال قبل تکرار میشوند.
همین روزنامه جام جم دو روز پیش بود که خبر غرق شدن 6 نوجوان در دریای خزر را منتشر کرد که طبق آمارهای تاسف باری که در همین خبر آمده گویای این واقعیت تلخ است که از ابتدای سال 91 تا ابتدای تیر امسال 1160 نفر در دریای خزر غرق شده و به کام مرگ رفته اند ! (لینـک خبـر) لذا به شما دوستان خصوصا آندسته از عزیزانی که قصد سفر به شهرهای شمالی و به دریا زدن دارند توصیه می کنیم اندکی برای مطالعه مواردی که در ذیل آمده وقت بگذارید. مسلما خواندن این چند سطر برای شما و عزیزانتان میتواند اهمیت حیاتی داشته باشد.
شنا در دریا هرگز مشابه شنا در استخر نیست و علاوه بر دانستن فن شنا و داشتن مهارت زیاد، باید ویژگیهای آب دریا را نیز شناخت. آب شور دریا در صورت برخورد با چشم، سوزش چشمی دردناکی ایجاد میکند و تمرکز شناگر را کاملاً از بین برده و او را در یافتن مسیر ساحل ناتوان میکند. در صورت ورود آب دریا به نای و ریه فرد، سرفههای شدیدی ایجاد میشود که عملاً شنا کردن را غیرممکن ساخته و شناگر کاملاً مستأصل میشود. ضربات امواج دریا، فرد را با خود به این سو و آن سو برده، تمام توان و انرژی وی را مستهلک میکنند. گلآلود بودن آبهای ساحلی دریای خزر موجب میشود که حتی با عینک شنا هم نتوان در زیر آب چیز زیادی مشاهده کرد و مثلاً ناحیه کمعمق را از عمیق تشخیص داده یا فرد در حال غرق شدن را در زیر آب یافت. فردی که در چنین شرایطی به دام افتد، بسیار دشوار است تا بتواند خود را از مهلکه نجات دهد. ضمناً مطابق یک اصل، برای شنای افراد بالغ در آبهای دریایی با عمق بیش از یک و نیم متر، نه تنها آنها باید فنون شنا را به خوبی بدانند بلکه لازم است به توان فیزیکی و استقامات بدنی بالای خود نیز اطمینان داشته باشند. حتی با وجود مهارت بالا و توان بدنی فوقالعاده، هنوز هم دریا جای امنی برای شنا نیست، چراکه؛ جریانهای ساحلی از عمده دلایل مرگ شناگران حرفهای میباشند.
امواج دریا با حرکت به سمت ساحل همواره حجم زیادی از آب را به طرف خشکی منتقل میکنند. این حجم وسیع از آب میباید دوباره به داخل دریا برگردد و برای این منظور در نقاطی از ساحل، به صورت تقریباً غیر قابل پیشبینی، درون آب دریا آبراهههایی به طرف دریا ایجاد میشود که در آن آب با سرعت زیادی بر خلاف جهت امواج (یعنی از سمت ساحل به سمت دریا) جریان مییابد. این جریانها کاملاً از امواج آب متفاوت بوده و به آنها جریانهای ساحلی، جریانهای شکافنده (Rip Currents)، یا جریانهای مرگبار گفته میشود که در بسیاری نقاط جهان و بویژه در سواحل دریای خزر، تلفات جانی بسیاری را به بار میآورند.
جریان شکافنده از بالا شبیه یک بادبزن دستی است که دسته آن به سمت ساحل، و دهانه آن به سمت دریا میباشد. دسته این بادبزن بیشترین قدرت را دارد و صرفنظر از اینکه شناگر چقدر شنا بلد است یا چقدر توان جسمی دارد، عملاً برگشت وی به سمت ساحل را غیرممکن ساخته، او را سریعاً با خود به داخل دریا میکشاند. برای درک بهتری از قدرت این جریان باید گفت که سرعت این جریان معمولاً از رکورد سرعت شنای المپیک نیز بالاتر است؛ بدین معنی که حتی بهترین قهرمان شنای المپیک نیز نمیتواند بر خلاف آن شنا کرده و به طرف ساحل برگردد. عرض جریان شکافنده بین ٣ تا بیش از ٦٠ متر، و طول آن به داخل دریا بسیار متفاوت است (گاهی فقط در ناحیۀ شکسته شدن امواج یا همان محلی که موج فرو ریخته و کف سفید رنگ تشکیل میدهد بوده، گاهی نیز تا دهها متر به داخل دریا کشیده میشود).
علائم جریان شکافنده
تشخیص زمان تشکیل جریان شکافنده برای افراد عادی دشوار است. در بسیاری موارد دیده شده که افراد بسیاری در دریا مشغول شنا کردن بوده، همه چیز عادی و خوشایند به نظر میرسد، اما در همین بین یک نفر در میان جریان شکافنده به سادگی و بیسروصدا غرق میشود. لذا جریان شکافنده الزاماً مختص دریاهای طوفانی و مناطق پرخطر نیست. مواقعی که دریا موّاج است، احتمال تشکیل جریانهای شکافنده بسیار زیاد است. لذا در این شرایط نباید وارد آب دریا شد و بهترین کار این است که شنا را به زمانی دیگر موکول کرد و از زیباییهای ساحل لذت برد. توجه داشته باشید که جریانهای شکافنده در تمام دریاها، دریاچهها و اقیانوسها میتوانند رخ دهند. برخی نشانههای قابل رؤیت جریانهای شکافنده عبارتند از:- آب در محل جریان شکافنده آرام و بدون موج است.
- رنگ آب در محل جریان شکافنده با بقیه نقاط تفاوت دارد (تصاویر بالا).
- خطی از آب کف آلود، خزه یا زباله در محل جریان شکافنده به سمت دریا حرکت میکنند.
- امواجی که به سمت ساحل میآیند، در محل جریان شکافنده دچار شکست میشوند.
- در بسیاری از نقاط در سواحل گیلان و مازندران ساحل ماسهای است. در ساحل ماسهای علایمی شبیه اشکال هلالی وجود دارد. نوک هلال جایی است که جریان شکافنده تشکیل می شود. روش فرار از جریان شکافنده
چنانچه درون یک جریان شکافنده گرفتار شدید، نخست آرامش خود را حفظ کنید. دوم اینکه هرگز، هرگز و هرگز بر خلاف جریان شکافنده و به سمت ساحل شنا نکنید. این اقدام مرگبار منجر به خسته شدن کامل شناگر شده و شناگر از رمق افتاده به راحتی غرق خواهد شد. در عوض خود را بر روی آب نگاه دارید؛ اکنون دو گزینه پیش روی شماست:
رابطه تازه عروس و دامادها با خانوادههای طرف مقابل از عوامل مهم در استحکام رابطه همسران است.
بارها دیده شده است، زوجها خودشان ۲نفر هیچ مشکلی با هم ندارند و رابطهشان هم با هم خوب است اما به دلیل حرفهای اطرافیان یا سوتفاهمها با هم دچار مشکل میشوند یعنی دچار حواشی زندگی میشوند. هم زوجها و هم پدر و مادرها باید بدانند، ارتباط میان زن و شوهر مهمتر از هر چیز دیگری از جمله حرفها و خواستهها و فکرهای دیگران است و هیچچیزی نباید به رابطه مثبت آنها خدشه وارد کند.
داستان عروس و مادرشوهر داستان تازهای نیست و در واقع قرنهاست که این داستان و داستانهای مشابه آن مثل خواهرشوهر و عروس و داماد و مادرزن جزئی از فرهنگ ماست، اما جالب این است که با وجود تمام تغییرات فرهنگی و اجتماعی جامعه ما، این مسئله هنوز باقی است و انگار تا انتهای زندگی ایرانیان هم با آنها میماند اما برای حل این مشکل چه باید کرد؟
رابطه تازه عروس و دامادها با خانوادههای طرف مقابل از عوامل مهم در استحکام رابطه همسران است.
با توجه به اینکه خانواده اولین و تاثیرگذارترین نهادی است که فرد در آن رشد کرده، والدین قابلیت دخالت مثبت و منفی را در همه مراحل زندگی فرزندان حتی زمانی که آنها مستقل شدهاند را دارند و البته شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه نیز به این مسئله دامن میزند که متاسفانه دخالت های نابجا و نادرست والدین از حیطههای مشکلزا برای زوجهای تازه شکل گرفته تا آنجا که آمار بالایی در زمینه طلاق را به خود اختصاص داده است.
والدین دخالت بکنند یا نه؟
در مورد اینکه دخالت والدین حین مشکلات عروس و دامادهایی که تازه عقد کرده اند یا قرار است به زودی زیر یک سقف بروند، باید گفت روانشناسان توصیه میکنند والدین، خود را در مشکلات و مسائل فرزندشان با همسرشان دخالت ندهند و بهترین کار این است که آنها قوه تشخیص داشته باشند که آیا در حل این موضوع کمککننده هستند یا خیر، مگر آنکه فرزندشان مشکلساز باشد که در این صورت بهتر است که خود را درگیر قضیه کنند.
در کل در زمینه بروز مشکلات اولویت مداخله با کسی است که برای زن و شوهر از جایگاه خوبی برخوردار باشد و هر دو طرف او را قبول داشته باشند. مثلا اگر هر دو، پدر داماد یا مادر عروس را قبول دارند فقط نظر او را بپرسند و اجازه دخالت را به دیگران ندهند.
رسمی باشید و صمیمی
این جزو مهارت هایی است که شما باید قبل از ازدواج یا حداقل در دوران نامزدی آن را کسب کنید. دختران و پسران جوانی که تشکیل زندگی مشترک میدهند باید بدانند که با پدر و مادر همسرشان هرقدر هم که صمیمی باشند درنهایت آنها پدر و مادر طرف مقابل هستند و اگر مشکلی پیش بیاید در انتها والدین حق را به فرزند خودشان میدهند. بهترین نوع تعامل تازه عروس با خانواده شوهر و تازه داماد با خانواده همسرش، حفظ احترام و فاصلهها، احترام گذاشتن به اصول ارتباطی و پرهیز از صمیمی شدن بیش از اندازه است.
نه خیلی دور، نه خیلی نزدیک
در باب معاشرت و رفتوآمد زوجها با خانوادههای طرف مقابل نمیتوان نسخه خاصی پیچید و این مسئله براساس انتظارات زوجها پایهگذاری میشود. بهترین نوع حالت دیدارها و رفتوآمدها این است که باعث به هم خوردن خلوتهای دو نفره زن و شوهر نشود.
دیدار از والدین باید بر اساس توافق و رضایت بین زن و شوهر باشد، زیرا این مسئله به هر دوی آنها مربوط است، حتی رفتوآمد والدین به خانه عروس یا دامادشان باید به نحوی باشد که برای آنها مشکلآفرین نباشد. پدر و مادرها باید گوش به زنگ باشند و به خواست همسر فرزندشان احترام بگذارند و حداقل این مسائل را در سالهای اولیه زندگی رعایت کنند.
اگر رفتوآمد با یکی از خانوادهها چه خانواده دختر چه پسر خیلی زیاد و بیش از اندازه باشد معمولا منشا درگیری میشود. حتی در دوران عقد، اقامت های طولانی مدت شما در خانه پدری همسرتان می تواند زمینه دخالت های آینده خانواده همسرتان در زندگی شما را فراهم کند.
رابطه باید با فاصله و احترام شروع شود و سپس در طول زمان مسیر صمیمیت را پیدا کند. درباره محل زندگی و اقامت زوجهای جوان پیشنهاد و توصیه روانشناسان این است که محل زندگی زوجهای تازه نه به هر دو خانواده دور باشد و نه نزدیک.
فرق میان نصیحت و دخالت
برای تمایز و تشخیص بین پند و نصیحتهای والدین و دخالت باید گفت که رابطه محترمانهای که در آن مرزها رعایت شود، تعیینکننده است. اگر در ابتدا روابط بین زوجها و خانوادهها محترمانه باشد آن وقت دختر و پسر تلاش والدین برای حل مسئله را بهعنوان نصیحت و ارائه راهکار میپذیرند اما اگر این ارتباط محترمانه نباشد، مسلما آن را دخالت میبینند. یکی از نیازهایی که زوجین دارند این است که در سالهای اولیه تشکیل زندگی میخواهند با والدین طرف مقابلشان صمیمی شوند و بیش از اندازه به معاشرت کردن روی میآورند یا در هر کاری از آنها مشورت میگیرند و در واقع خود زوجها هستند که این اجازه را میدهند که رابطه از حالت احترام خارج شود و این را باید دانست که صمیمیتهای زیاد درگیری و تنش ایجاد میکند.
دخالت خانوادههای پسران
علل دخالت عمده والدین در زندگی فرزندانشان، حمایت مالی خانواده است که از زمان طفولیت تا هنگام ازدواج یا حتی بعد از ازدواج ادامه دارد. در واقع از نظر من یکی از نکات مهم تاثیرگذار در این مورد مسئله تحصیل و دانشگاه است. دانشگاه یک وقفه زمانی بین تولید و مفید بودن و کارایی فرد در جامعه ایجاد میکند.
۱۸ سالگی سن مهمی در اجتماعی شدن فرد است اما حمایت مالی خانواده در دوران تحصیل فرزند را به خانواده وابسته میکند. عموما جوانان تا حدود ۲۵ سالگی پا به عرصه اجتماع نمیگذارند، در این وقفه کمک مالی خانواده همچنان ادامه دارد تا اینکه دختر و پسر میخواهند تشکیل زندگی دهند و برای تشکیل زندگی، هزینه ازدواج و وسایل اولیه که نسبت به ۱۰ سال گذشته هزینه آنها چند برابر شده، محتاج خانوادههایشان هستند.
این حمایت مالی والدین آغازگر دخالت در زندگی بعد از ازدواج فرزندان میشود. در زمینه اینکه دخالت خانواده عروس یا خانواده داماد کدامیک بیشتر است، نمیتوان آمار دقیقی ارائه داد اما در میان مراجعان بهنظر میرسد میزان دخالت خانوادههای پسر بسیار افزایش یافته و تبدیل به یک معضل شده است.
وقتی باید با همسرتان قرارداد بنویسید
این را باید دانست که مسئولیت دخالت هر کدام از خانوادهها در زندگی مشترک یک زوج برعهده فرزندشان است. بهترین حالت این است که زن و شوهر اجازه دخالت به والدین خود ندهند و هرگونه صحبت و مسئله را بین خودشان حل کنند. راهکار من به عنوان یک مشاور این است که در دوران آشنایی برای آنکه زن و شوهر بهراحتی از کنار دخالتها و بدون هیچگونه جروبحثی عبور کنند با یکدیگر در این مورد یک قرارداد بنویسند. همان طور که در زمینه مهریه، مسکن و… صحبت میکنند و قرار میگذارند در این مورد هم خود دختر و پسر با یکدیگر صحبت کنند و قرار بگذارند و قرارداد تنظیم کنند.
زوجهای جوان باید ضمن عشق و احترامی که برای والدینشان قائل هستند با هم توافق کنند که به دلیل هیچ کس و هیچ حرفی نباید رابطهشان به هم بریزند وقتی این توافق وجود داشتهباشد، هر اتفاقی که در خانوادههای طرفین بیفتد یا هر حرفی که زده شود، ۲ طرف شروع به دعوا و جر و بحث درباره آن حرف و اتفاق نمیکنند و حساسیت نشان نمیدهند.
منبع : زندگی ایده آل
ما از آقای روحانی انتظار داریم وقت افطار رو به زمان آقای خاتمی برگردونند!
.
.
.
پیشاپیش روحانی مچکریـم