مدیریت زمان و مهندسی مکانیک
مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

داستان کوتاهی از زنده یاد منوچهر احترامی

مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند،
قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند،
لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند،

لک لک ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه ها،


قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند،

عده ای از آنها با لک لک ها کنار آمدند و عده ای دیگر خواهان باز گشت مارها شدند،
مارها باز گشتند و همپای لک لک ها شروع به خوردن قورباغه ها کردند،
حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شده اند که برای خورده شدن به دنیا می آیند!

تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است:

اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان.

نظرات 1 + ارسال نظر
سین سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:26 http://siiiib.blogsky.com

درود

فوق العاده بود ..سپاسگزارم

گرامی باد یاد این بزرگوار

درود،خواهش

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.