گاهی اوقات پیش می یاد داری مسیردرست می ری ، می خوری به یه دوراهی ، می دونی باید مستقیم بریا ، ولی یه دفعه همه ذهنتو تردید پر می کنه . می زنی تو بیراهه . یهو به خودت می یایی می گی اصلا" چرا من افتادم تو این مسیر؟ میدونی داری اشتباه می ری ولی یا دیگه راه برگشتی نیست یا با خودت لج می کنی و می ری ببینی از کجا سر در می یاری!
تردید . یک لحظه تردید همه چیزو به هم می ریزه . قطعا" تو زندگی این لحظه ها رو تجربه کردی .
چطور می شه تردید نکرد؟ چطور می شه مطمئن بود؟
با سلام
مورد اول درباره انتخاب بین دو راه:
اگه اشتباهی میکنیم قدر مسلم یا از خودمون شناخت کافی نداریم یا غرور کاذب! (یعنی کلا وقتی که واسه شناخت دیگران میذاریم 10% رو رو خودمون انجام نمی دیم)
مورد دوم درباره درباره عدم راه بازگشت
وقتی به چنین شرایطی میرسیم قطعا راه چاره ای خواهد بود شاید اون لحظه به فکرمون نرسه پس باید حتما زیاد فکر کنیم یا از کسی کمک بگیریم(شخص مورد اطمینان) و ادامه دادن راه تو این مواقع هم اکثرا از روی لجاجتمون هستش!
یعنی در کل من اینجوری فکر میکنم واسه خودمم پیش اومده چنین شرایطی
به نظر شما همه تردیدها منجر به اشتباه می شن؟
شجاعت : یعنی اینکه بترسید ولی با این حال سعی کنید یک قدم جلوتر بردارید.!
زندگی کلا به نوعی همه چیزش پر تردیده ، از اعتقاد به آفریدگار گرفته تا هرچی که اطرافمونه .
تنها چیزی که مطمئن هستیم وجود داره وهمیشه همه حال حس میکنیم اون " خود" مون هست.
ولی نکته مهم اینه تو زندگی وکارهامون اگه میخایم ریسک تصمیماتمون کم باشه حتما از خرد جمعی و مشورت با اهل فن و با تجربه ها استفاده کنیم.
ولی بعضا در موارد خاص پیش میاد دیگه خرد جمعی ومشورت کمک نمیکنه این مواقع یا باید رفت یا باید ماند افسوس که راه سومی نیست و ماندن در تردید بین این دوراه بزرگترین عذابه !
من خودم که بین این دوراه انتخاب میکنم وسریع سعی میکنم از تردید بیام بیرون و ریسکشو قبول میکنم یا انجام نمیدم یا انجام میدم ، اشتباه کردن خیلی بهتر از در تردید مادنه .
تا حالا شده توی کاری تردید بکنی و بعدها با خودت بگی کاش بیشتر برای انتخاب کردن به خودم فرصت می دادم؟
با سلام مجدد!
نه بحث اشتباه نیست بیشتر تاکیدم روی عدم شناخت هستش و الا همون طور که می دونین گاها باید توکل کرد و راه ناشناخته رو هم رفت یعنی کلا استخاره واسه همین چیزاست!
حالا نمی دونم شما چی فکر می کنین!!!
سلام، خیلی خیلی عالی بود. توی همه کوچه پس کوچه ذهنم دنبال همین یه کلمه می گشتم ولی پیدا نمی کردم. مرسی . توکل به خدا
آره شده چندین بار هم شده .
ولی بازم میگم اشتباه کردن خیلی بهتر از در تردید موندنه .
حداقل وقتی آدم اشتباهی میکنه مطمئن میشه که این راه نباید میرفت و یا بره وراه دیگه رو امتحان میتونه بکنه .
ولی دوتا مطلب هستش یکی عقل دگری احساس.
هر وقت هم عقلم هم احساسم یه چیزی رو تایید کردند نتایجش فوق العاده بودند ولی وقتی این دوبال یکی اش کم بود نتایج آنچنان جالبناک نبودن.
در مورد حرف رضا جان من موافق استخاره کردن نیستم ،
من به ترکیب عقل واحساس معتقدم.
البته توکل بخدا خودش استارت همه کارهامون باید باشه
یه مدته می خوام کاری انجام بدم، که از نظر منطق و عقل تاییده ولی همین احساس که می گی ، حس خوبی به اینکار ندارم. دست و دلم به کار نمی ره . درست می گی . گاهی اوقات عقل ادم یه چیز می گه ولی احساس چیزه دیگه
من تجربه شخصی ام میگم شاید از لحاظ علمی اثبات نشده ولی
یه چیزی هست که تجربه کردم ،
ترکیب عقل واحساس درونی تایید کنند چیزی رو نتایج درخشان داره اگه یکی از این دو تایید نکنه نتایج درخشان نمیشن ولی بد هم نمیشه !
اگه هردوتا تایید نکنن که به شدت باید از انجام اون کار دوری کنیم نتایجش فاجعه بار میشن.
اگه هیچ کدوم تایید نکنن که حله