مدیریت زمان و مهندسی مکانیک
مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

دو راز بزرگ درعالم هستی


دو عدد از رازهای بسیار پیچیده و بزرگ درعالم هستی، که هنوز به خوبی درک نشده اند، عبارت اند از :
شب + والدین
یعنی چه که شب و والدین، راز هستند؟؟!!
به ادامه ی مطلب، دقت فرمایید:

شب:
دردین مبین اسلام، تأکید بسیاری شده بر شب زنده داری و دعا در شب و نمازشب.
علت چیست؟ مگر شبها چه خبر است؟ نمی شود همان دعاهارا درروز انجام دهیم؟!! مگرروز را از ما گرفته اند که شبها بیداربمانیم؟ اگر شبها بیداربمانیم پس کی بخوابیم؟!
به این نکته ی علمی دقت فرمایید:
ازنظرعلمی، ثابت شده که پس از غروب آفتاب، انرژی های موجود درعالم هستی، شروع به افزایش می کنند. یعنی شدت انرژیها یک سیرصعودی پیدا می کند و دائماً درحال افزایش است. و هرچه از شب می گذرد این انرژی، بیشتر و بیشتر می شود. و درزمان بین اذان صبح و طلوع آفتاب هم به اوج شدت خود می رسد. اما بعد از طلوع آفتاب، دیگر افزایش نمی یابد بلکه سیرنزولی پیدا می کند. بنابراین انرژیهای موجود درعالم هستی، درطول روز درحال کاهش و درطول شب درحال افزایش اند.  
گفتیم که اوج این انرژیها درزمان بین اذان صبح و طلوع آفتاب است(بین الطلوعین). و این است علت فضیلت بالای نمازصبح. ما با نماز خواندن، این انرژیها را جذب می کنیم. ما برای رشد مادی و معنوی به این انرژیها نیازداریم. نمازصبح، به خوبی این انرژیها را جذب می کند و دراختیارما قرارمی دهد.
حال که شبها این همه انرژی درعالم هستی وجود دارد، عقل سلیم به ما می گوید که حداقل کمی زودتر از اذان صبح برخیزیم و به درگاه خداوند متعال دعا کنیم تا انرژیهای بیشتری جذب کنیم.
اینکه می گویند"سحرخیزباش تا کامروا شوی" شوخی وتعارف نیست. عین واقعیت است.
خداوند به حضرت موسی علیه السلام گفت:
هرانسانی که می گوید مرا دوست دارد، اما تمام شب را می خواند، دروغ می گوید. اگر راستگو بود تمام شب را نمی خوابید. چرا که عاشق، هرفرصتی را برای خلوت کردن با معشوقش غنیمت می شمرد.
همه ی ما درزبان، دوستدار خدا هستیم. اما درعمل چطور؟ یکی از راههای مهم اثبات دوستی با خدا همین شب زنده داری است.
خداوند درقرآن درسوره ی مُزَمِل فرموده:

بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِیمِ

یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ 
قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا
نِّصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِیلًا
 أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَ‌تِّلِ الْقُرْ‌آنَ تَرْ‌تِیلًا
إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلًا ثَقِیلًا
إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِیلًا

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

ای جامه به خود پیچیده!
 شب را، جز کمی، به پاخیز!
 نیمی از شب را، یا کمی از آن کم کن،
یا بر آن بیفزا، و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان؛
چرا که ما به زودی سخنی سنگین به تو القا خواهیم کرد
!
مسلّماً نماز و عبادت شبانه پابرجاتر و با استقامت‌تر است
!

پس می بینیم که درقرآن هم به شب زنده داری و دعا و نمازشب توصیه شده.
مسلماً منظور این نیست که تمام شب را بیداربمانیم و هیچ نخوابیم. بلکه منظور، بیداری قبل از اذان صبح است. و قطعاً می توانیم تدریجی برزمان آن اضافه کنیم.
دعا و نماز شب، فضایل بسیار دیگری نیز دارد که به برخی ازآنها اشاره می شود:
باعث اثبات صداقت دربندگی خدا و محبوبیت نزدخدا شده و قطعاً کسی که برای خدا محبوب است، خداوند، محبتش را دردل سایرمؤمنان نیز قرار می دهد بنابراین او درمیان مردم هم محبوب خواهد شد.
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند: رسیدن به خدا مسیری است که پیمودن این مسیر، جز با مَرکب شب، امکان ندارد.
بنابراین برای تقرب به خدا می بایست به شب متوسل شویم.
نمازشب باعث قوی ترشدن انسان دربرابرگناه می گردد. خیلی از ما شاید دربرابربرخی گناهان نتوانیم مقاومت کنیم و مرتکب شویم و یا گناهی برای ما عادت شده باشد. شب زنده داری باعث تقویت اراده ی ما می گردد تا بتوانیم دست از این گناهان بکشیم و برمیل گناه، غلبه نماییم.
کسی که شاکی است ازاینکه خیلی زود عصبانی می شود و برخود مسلط نیست، کسی که درمقابل شهوت، زود تسلیم می شود، کسی که نمی تواند نگاهش را کنترل کند، کسی که بددهن است و بسیارناسزا می دهد، کسی که درمقابل دروغ و غیبت نمی تواند مقاومت کند، با دریافت انرژیهای شبانه قدرت غلبه براین موارد را پیدا می کند.

خداوند متعال، تضمین کرده است که با نمازشب، روزی و برکت فراوان درزندگی ما نازل شود و گره ها و حاجات ما برطرف گردند و حتی قرضهای ما پرداخت شوند!
یعنی حتی اگر خواهان بهشت نیستیم و فقط دوست داریم "پولدار" بشویم، بازهم راهش عبادت شبانه است.
نمازشب باعث تقویت ایمان و یقین شده و باطن انسان را شستشو می دهد و چهره ی انسان را نورانی می گرداند!
رئیس مذهب شیعه ،امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
کسانی که دردل شب با خدا خلوت می کنند، خداوند از نور خود به آنها هدیه می کند.

نمازشب باعث تسهیل جان دادن، نورانی شدن قبر(برزخ)، سنگینی میزان در قیامت، سهولت عبوراز پل صراط می گردد.

هرگنج سعادت که خدا داد به حافظ – از رمز دعای شب و ورد سحری بود

گفتیم که باعث فراوانی روزی و برکت می شود. همانطور که می دانیم، روزی فقط پول نیست. هرنعمت مادی و معنوی درزندگی ما روزی است. برکت هم یعنی اینکه روزی ما درراه خدا و درراه صحیح، به کارخواهد رفت و اسراف نخواهد شد.
گاهی اوقات، روزی ما زیاد است اما برکتش کم است. با عبادت شبانه، روزی و برکت، هردورا خواهیم داشت.
با توجه به فوایدی که گفتیم دیگر در مفید بودن عبادت شبانه تردیدی وجود ندارد.
اما از کجا شروع کنیم؟
کسی که تاکنون طلوع آفتاب را ندیده ولی الان متحول شده و می خواهد نمازشب بخواند چه کند؟
ابتدا همواره بکوشیم که نماز صبح ما اول وقت باشد. چرا که گفتیم اوج انرژیهای عالم هستی، درزمان بین الطلوعین است.
بعد از نماز صبح هم حتماً دقایقی را به راز و نیاز ودعا بپردازیم.
پس از مدتی، چند دقیقه قبل از اذان صبح از خواب برخیزیم و کمی به راز و نیاز با خدای یکتا بپردازیم. و تدریجاً به این زمان اضافه کنیم.
کم کم که برای ما عادت شد می توانیم خواندن نمازشب را آغاز کنیم. اگرچه نمازشب کامل، یازده رکعت است اما می توان به یک یا سه رکعت آن نیز اکتفا کرد. بنابراین بهتر است برای شروع کار،از خواندن یک رکعتی آن(نماز وتر) شروع کنیم.
(برای آموختن کامل نماز شب، اینجا کلیک کنید.)
پس ازمدتی، یک رکعت را به سه رکعت تبدیل می کنیم و...
حتی می توانیم اول، نمازشب را به صورت (ما فی الذمه) یا (قضا) بخوانیم یعنی بعد ازنماز صبح.  نمازشب، قضایش هم بسیارثواب دارد، اگرچه به پای نماز ادایش نمی رسد.

خلاصه اینکه شب را ازدست ندهیم. فرصت خوبی است.
کمتر چیزی تنه به تنه ی نمازشب می زند.
امام جعفرصادق علیه السلام فرمودند:
ثواب نمازشب را فقط خدا می داند.
می بینیم مرتبه ی شب، به حدی است که حتی حجت خدا هم قادربه بیان آن نیست.
پس هم اکنون تصمیم بگیریم....

شب، نه چون روز، بد وجانکاه است
شب کجا؟ روزکجا؟ شب، ماه است
شب، کتابی است پر از رازنهان
شرح آغاز و سرانجام جهان
شب، درِرحمت گردون، بازاست
شب، محفل خلوت اهل راز است



- والدین:

پدرومادر، جزء رازهای بزرگ عالم هستی اند. به این صورت که

در دین مبین اسلام، باید به والدین احترام گذاشت. حتی اگر فاسقترین و پلیدترین انسانها روی زمین، والدین ما باشند. فرض کنید، پدر، ابن ملجم است و مادر، هندجگرخوار. فرزند، هرگز حق بی احترامی به والدینش را ندارد و اگر بی احترامی کند گناه کرده.
چرا؟
سوره ی اسراء/آیه ی بیست و سه و بیست وچهار:
وَقَضَىٰ رَ‌بُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ‌ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْ‌هُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِ‌یمًا
وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّ‌حْمَةِ وَقُل رَّ‌بِّ ارْ‌حَمْهُمَا کَمَا رَ‌بَّیَانِی صَغِیرً‌ا

و پرورگارت حکم کرد که جزاو را نپرستید و به والدین خود نیکی کنید، هرگاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سالمندی برسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو
و بالهای تواضع خویش را از محبّت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو
پروردگارا! همان‌گونه که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!

همچنین درسوره ی مبارکه ی لقمان هم آمده که اگر پدرومادرت، کافربودند از آنها اطاعت نکن، اما شایسته با آنها رفتار کن!
یعنی با والدین کافر هم حق بداخلاقی کردن نداریم.
حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام در سیزده سالگی به نبوت رسید. هنگامی که می خواهد عمویش آزر را به دین حق دعوت کند، اتفاقهایی می افتد که شرحش ازآیات چهل ویک تا چهل و هشت سوره ی مریم اینچنین آمده:
در این کتاب، ابراهیم را یاد کن، که او بسیار راستگو، و پیامبر (خدا) بود. هنگامی که به پدرش گفت: «ای پدر! چرا چیزی را می‌پرستی که نه می‌شنود،
 و نه می‌بیند، و نه هیچ مشکلی را از تو حلّ می‌کند؟

ای پدر! دانشی برای من آمده که برای تو نیامده است؛ بنابر این از من پیروی کن، تا تو را به راه راست هدایت کنم .ای پدر! شیطان را پرستش مکن، که شیطان نسبت به خداوند رحمان، عصیانگر بود. ای پدر! من از این می‌ترسم که از سوی خداوند رحمان، عذابی به تو رسد، در نتیجه از دوستان شیطان باشی.
 آزرگفت: ای ابراهیم! آیا تو از معبودهای من روی گردانی؟! اگر (از این کار) دست برنداری، تو را سنگسار می‌کنم! و برای مدّتی طولانی از من  دور شو!
 ابراهیم گفت: سلام بر تو! من به زودی از پروردگارم برایت تقاضای عفو می‌کنم
و از شما و آنچه غیر خدا می‌خوانید کناره‌گیری می‌کنم و پروردگارم را می‌خوانم چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است. و امیدوارم در خواندن پروردگارم بی ‌پاسخ نمانم.

می بینیم که حضرت ابراهیم، چگونه با سرپرست کافرش سخن می گوید.
و همچنین درسوره ی شعرا درآیه ی هشتاد وشش، حضرت ابراهیم از خداوند برای آزر، طلب مغفرت می کند!
اغْفِرْ‌ لِأَبِی إِنَّهُ کَانَ مِنَ الضَّالِّین

حضرت ابراهیم، پیامبری است که خداوند درقرآن، او را اسوه و الگوی ما معرفی نموده است.

والدین هم ازرازهای عالم هستی اند که این قدر خداوند مارا به نیکی به آنها سفارش کرده. قطعاً همه ی قوانین الهی به سود خود ماست.
بنابراین باید این کار، فواید بسیارعظیمی برای ما داشته باشد!
برطبق کلام معصومین علیهم السلام، آثار نیکی به والدین عبارت اند از:
گناهان ما آمرزیده می شود و توبه ی ما پذیرفته می گردد.
با نیکی به والدین، از دعای خیر آنها بیش از پیش، بهره مند می شویم. بسیاری از موفقیتها و دستاوردهای زندگی ما ناشی از دعای خیر والدین است که ما ازآن خبرنداریم و فکرمی کنیم که فقط و فقط و فقط تلاش خودمان بوده!!!!
پیامبرفرمودند: به خدا قسم که یک شبانه روز با پدرومادر بودن از یکسال عبادت برتر است. خوش به حال کسی که به والدینش نیکی کند. خداوند، عمرش را طولانی کند.
نگاه کردن به چهره ی والدین، صدقه است.
هرکسی، پیشانی مادرش را ببوسد، به بهشت می رود.
بهشت در زیرپای مادران است
(یعنی راه رسیدن به بهشت، نیکی به مادراست.)
هرکسی خود را دربرابر والدینش کوچک کند، خداوند بزرگش می کند.
امام سجاد علیه السلام می فرماید: خداوندا! کاری کن وقتی دربرابر پدرومادرم قرار می گیرم همچون کسی باشم که دربرابر یک پادشاه ظالم قرارگرفته.
جلوی پدرومادرت قیام کن! حتی اگرپادشاه باشی!

همچنین معصومین فرموده اند که نیکی به والدین سبب افزایش روزی و برکت می گردد.
و همچنین تأکید ویژه ای برافزایش مال و ثروت کرده اند! یعنی حتی بهترین و مؤثرترین راه پولدارشدن هم نیکی به والدین است!
نیکی به والدین سبب محشور شدن با اولیاءالله می گردد و بهشت را برای ما به ارمغان خواهد آورد.
خیر دنیا و آخرت هم در نیکی به والدین است.


امام باقرعلیه السلام فرمودند:
هرکس با خشم و کینه توزی به والدینش نگاه کند، حتی اگر والدینش به او ظلم کرده باشند، خداوند، نماز و روزه ی او را نمی پذیرد.
پس نیکی به والدین هم مرز بین بهشت وجهنم است.
البته توجه کنید که درقرآن گفته: و باالوالدین احسانا. این حرف "ب" که قبل از والدین آمده به معنی این است که احسان باید به دست خودمان و مستقیم انجام گیرد. نه اینکه والدین را درخانه ی سالمندان بگذاریم تا آنها به او نیکی کنند!
معلوم است وقتی جایی به نام خانه ی سالمندان درمملکت ما هست، خیر و برکت و روزی از زندگی ما می رود.
مردمی که ظاهراً روشنفکر و درواقع، جاهل تمام عیار هستند تصور می کنند که گذاشتن والدین درخانه ی سالمندان سبب افزایش بازده کاری و داشتن وقت بیشتربرای کارکردن می شود. فکرمی کنند که اگر والدین را درخانه ی سالمندان بگذارند پولدارتر می شوند چون بیشترمی توانند کار کنند و دیگر وقتشان را برای مراقبت از آنها تلف نمی کنند!
اما معصومین علیهم السلام فرمودند که نیکی به والدین سبب افزایش روزی و برکت زندگی می شود.
خانه ی سالمندان، جزء اختراعات کشورهای غربی است که به عنوان سوغات وارد کشورما شده! آنها معتقدند که سالمندان باعث کاهش بازده کاری و کاهش تولید می شوند.بنابراین خانه ی سالمندان می سازند تا بازده کاری بیشتر شود. تصورآنها این است که ارزش انسان فقط و فقط به کارکردن است. "هرکی بیشتر کارکنه ارزشمندتره". درواقع، انسان را مثل خر می پندارند. چرا که خر هم هرقدر بیشتر بار ببرد باارزشتر است و خری که نمی تواند بار ببرد باید کنارگذاشته شود.
درحالی که دردین اسلام، ملاک و ارزش انسانیت به تقواست. نه به سطح درآمد و بازده کاری و غیره.
اگرشرط انسانیت، بازده کاری باشد، پس روزه گرفتن هم بیهوده است. چرا که روزه داران توانایی کاری کمتری دارند. نمازخواندن هم بیهوده است. چرا که هفده دقیقه از زمان کاری ما کم می کند. حجاب هم بیهوده است. چرا که زنان، گرمشان می شود و نمی توانند درست کارکنند! ازدواج هم بیهوده است و......
والدین، خدمتگزارما نیستند که هرگاه نتوانستند خدمت کنند، ردشان کنیم!
منشأ خیروبرکت درزندگی ما پدرومادرما هستند و باید به آنها نیکی کنیم و احترام بگذاریم.



پیامبراسلام فرمودند: بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهترین باشد.
نگفتند که درمحل کار، بهترین باشد یا دردانشگاه، بهترین باشد یا پیش دوستان!!!
خوش اخلاقی و احترام به دیگران در بیرون از خانه کار زیاد سختی نیست. خوش اخلاق واقعی، کسی است که با خانواده اش خوش اخلاق باشد و پاسخ بدی را با نیکی بدهد. وگرنه دردانشگاه با همکلاسی جنس مخالف، همه خوش اخلاق اند!!!!
شخصیت واقعی انسان درخانه مشخص می شود و هرکسی درخانه بداخلاق باشد به عنوان شخص بداخلاق درقیامت، محشور خواهد شد.
حق نداریم درخانواده، پاسخ بدی را با بدی بدهیم.
هرکدام ازاعضای خانواده به ویژه والدین، جزئی از خودما هستند و بدی کردن به آنها بدی کردن به خودمان است و بیش ازهمه دودش درچشم خود ما خواهد رفت.
اگرکسی پدرومادربدرفتارو بداخلاق و متوقعی دارد، اگرمؤمن باشد بسیارخوشحال می شود. چرا که این فرصتی از طرف خدا برای تقویت ایمان او و راهی است برای جذب خیردنیا و آخرت. با صبرکردن دربرابررفتارهای منفی والدین، دنیاوآخرت خود را آباد کنیم.
کم نیستند افرادی که غلام والدین خود شده اند و درنهایت به سعادت رسیده اند و همچنین کسانی که به والدین خود ظلم کرده اند و عاقبت به خاک سیاه نشستند.
خداوند تضمین کرده که ظلم کردن به دیگران، گناهی است که عقوبتش دردنیا به انسان می رسد. حالا چه برسد به ظلم به پدرومادر!
امام سجادعلیه السلام فرمودند:
سه صفت، هیچ توجیهی ندارند. یک:امانتداری- دو: وفای به عهد. سه: نیکی به والدین.
یعنی راهی برای فرارازاینها وجود ندارد.

اگرتاکنون با والدین خود بدرفتاری کرده ایم، هم اکنون استغفارکرده و تصمیم جدی برای تغییررفتارمان بگیریم. رفتارمان را تدریجی بهبود بخشیم و دست از آزار والدین خود برداریم چرا که عقوبتی سخت دردنیا و آخرت خواهد داشت.
کسانی هم که پدرومادرشان را ازدست داده اند، می توانند با انجام کارخیر و اهدای ثواب آنها به والدینشان، رضایت آنان را کسب نمایند. کم نبودند کسانی که به والدین خود ظلم کرده اند اما بعد از مرگ والدین، توبه کرده و جبران نموده اند.
کسانی هم که پدرومادرشان زنده اند قدر این نعمتهای بزرگ الهی را بدانند.

درنهایت، آوردن دو داستان دراین زمینه خالی ازلطف نیست:
یک:
خداوند به موسی علیه السلام گفت:
آیا می خواهی بدانی چه کسی همنشین تو در بهشت است؟
موسی گفت: بله. می خواهم بدانم.

موسی طبق امرخداوند به محلی رفت و وارد یک مغازه ی قصابی شد و مردی را دید که درحال کاردرآن مغازه است. موسی علیه السلام با او ارتباط برقرارکرد و صمیمی شدند و درآخر، آن مرد، پیامبررا به خانه اش دعوت کرد. وقتی که وارد خانه شدند حضرت موسی، پیرزنی را درخانه دید که آن مرد قصاب از او پرستاری می کند و غذا دردهانش می گذارد و...
آن پیرزن، دائماً زیر لب می گفت:
خدایا! پسرم را با موسی محشور کن!

دو:
روزی مردی نزد پیامبراسلام آمد و گفت:
یا رسول الله! من تاحالا هرگناهی که فکرش را بکنید مرتکب شده ام. واقعاً اوضاعم خراب است. چه کنم؟
پیامبرفرمود:
آیا والدینت زنده اند؟
گفت: پدرم زنده است.
پیامبرفرمودند:
برو و به او خدمت و محبت کن!
وقتی که رفت، پیامبرفرمود: ای کاش! مادرش هم زنده بود.


دوستان عزیزم!
این معادله را به خاطرداشته باشیم:
  جذب سعادت دنیا و آخرت = عبادت شبانه+نیکی به والدین

التماس دعا

منبع :http://javantej.mihanblog.com

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.