مدیریت زمان و مهندسی مکانیک
مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

مدیریت زمان و مهندسی مکانیک

خطبه همام (متقین)

خطبه ی توصیف پرهیزگاران به زبان مولای متقیان امام علی (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم

 ترجمه خطبه پرهیزگاران(معروف به خطبه همام)

واز خطبه هاى آن حضرت است که براودرودباد دراین خطبه پرهیزگاران را توصیف می کند.

روایت شده است که یکى از یاران امیرالمؤمنین (ع)به نام«همام» که مردى عابد بودبه حضرتش عرض کردکه«ای امیر مومنان، پرهیزگاران را آنچنان برایم وصف کن که گوئى آنان راباچشم می نگرم»،اماحضرتش(ع) تامل کردآنگاه فرمود: اى همام، ازخدا بترس ونیکوئی کن [زیرا خداوند با اهل تقواو اهل کار نیک است].

اما همام با این سخن کوتاه قانع نشدتا این که حضرتش تصمیم گرفت که برای اوبه طور مشروح توضیح دهد،پس خدای بزرگ را ستایش کرد وبراوثنا گفت و بر پیامبر(ص) درود فرستاده آنگاه فرمود:

اما بعد، خداوند- پاک و بزرگ-به هنگام آفریدن خلق،ازطاعت آنان بى نیاز واز نافرمانی آنان ایمن بود، زیرا گناه گناهکاران برای او زیانی نداردو طاعت طاعت کنندگان به اوسودی نمی رساند. آنگاه روزىووسائل آسایش آنان را میانشان تقسیم فرمود، او هر کس را دراین جهان در مرتبه ودرجه ای [که سزاوارشان بود] قرار دادوپرهیزکاران در این جهان دارای برتری هایی هستند:گفتارشان از روی راستی وپوشاکشان ازروی اقتصادومیانه روی، و رفتارشان از روی تواضع وفروتنی است. ازچیزهائی که خدای بزرگ برای آنها حرام کرده است چشم پوشی کرده اند، و به کاری که به آنها بهره ای دهدگوش فرا داده اند. درسختى ها وگرفتاریها بدان گونه اند که دیگران در حال آسایش وخوشی هستند،و اگرمهلت ومدتی که خداوند براى آنهاتعیین فرموده است نبود،از شوق ثواب و ترس از عذاب لحظه ای جان درجسمشان قـرار نمى گرفت.خدا درنظرآنان بزرگ، و جز او درچشم آنان حقیراست،بهشت راآنچنان باور دارندکه گوئى آن را دیده اند ومی دانند که اهل آن در آن به خوشی به سر می برند،و آتش جهنم راچنان باور دارندکه گوئی آن راواهل آن را که در آن گرفتارعذابند دیده اند.دلهایشان اندوهگین واز آزارشان همه درامنیت هستند،بدنهایشان لاغروخواهشهایشان اندک، ووجودشان توام با عفّت وپاکی است.این چند روز کوتاه دنیا را با صبروشکیبائی به سر می برندوبه دنبال آسایش جاودانی هستند،این کار تجارت پرفایده ای است که پروردگارشان برایشان فراهم ساخته است دنیابه آنان روی آورشد،اما اینان ازآن رو گردانیدند،واینان را اسیر کرد وجانشان را فداکردندوخودرارهانیدند.به هنگام شب برپامی ایستندوآیات قرآن را باتامل واز روی تفکرمی خوانند،وباخواندن واندیشیدن در باره ی آن خودرااندوهگین می کنندوباآن کوشش می کنند که درد خود را درمان کنند. هرگاه به آیه اى برخورند که اشتیاق برانگیزدودر آن امیدی باشدبه آن طمع می ورزند، وبا اشتیاق به آن می نگرند،گوئی پاداشی که آن آیه خبر می دهد در مقابل دیدگان آنهاست وآن را می بینند.واگربه آیه اى برسندکه درآن ترس و بیم است،گوش دل خویش را می گشایند،چنان که گوئی فریادوافغان دوزخیان در کنار گوش آنهاست و قامت خویش را درمقابل حق خم می کنندو پیشانى ها وکف دستها و زانوان وسرانگشتانشان رابر زمین می نهند،و از خدای بزرگ آزادى خویش را می خواهند.

و به هنگام روز، بردبار و دانا و نیکوکار و پرهیزگارند.ترس از حق اندامشان را همچون باریکی تیرهای تراشیده لاغر کرده است،هر بیننده ای تصور می کندکه آنان بیمارنددر حالی که هیچ بیماری ندارند،ومی گویند:که اینان دیوانه اند!

ولی دیوانه نیستندبلکه در دلشان هنگامه ی بزرگی برپاست! از عمل خویش خشنود نمی شوند،وبسیاررابسیارنمی پندارند. خود را متّهم می سازند،واز کردار خویش هراسانند،اگر کسی یکی از آنها را بستایداز آنچه در باره ی او گفته است می هراسدومی گویدمن خود را بهتر از هرکس می شناسم و پروردگارمن بیش از من مرا می شناسد! خداوندا آنچه می گویندبرمن مگیر، و مرا برترازآنچه گمان می کنندبگردان،وگناهان مرا که نمی دانند ببخش.

 نشانه ی یکی از پرهیزگاران این است که می بینی که در دین وآئین خویش قوی وتواناست و با نرمى وملایمت دوراندیش،ودرایمان دارای یقین،ودرطلب علم حریص،ودارای علم توام با بردبارى، ودر حال توانگرى مقتصدومیانه رو، ودرعبادت دارای خضوع وخشوع،ودرعین فقرآراسته،ودر شدائدشکیباو بردبارودرراه طلب حلال،درراه هدایت،بانشاط واز طمع وآزمندی دوراست. در حالی که کار نیک می کندترسان ولرزان است.روزرا به شب می رساندودرشکرگزاری حق اهتمام دارد.وشب را به روز مى آوردواهتمام اوذکرویاد حق است. شب مى کنددر حالی که از غفلت خود ترسان وبه هنگام روز از احسان وفضل خدا شادمان است. اگر نفس اودرآنچه دوست نداردسرکشی کند او نیزدر آنچه نفسش دوست دارد اورامحروم می سازد.روشنى چشم او در چیزى است که زوال نمی پذیردوو بى رغبتى او در چیزی است که فانى می شودوباقی نیست.بردبارى خویش راباعلم ودانش می آمیزدوگفتارخویش را با کردارتوام می سازد.اورا می بینی که آرزویش کوتاه،وخطاو لغزشش اندک،ودلش فروتن، ونفسش قانع، وخوراکش کم،وکارش آسان،و دینش محفوظ،وشهوت وخواهش نفسانیش ازمیان رفته، و خشمش فرونشسته است.مردم به خیروخوبی اوامیدوارواز بدیش آسوده اند.اگرمیان مردم غافل باشد از دسته ی آگاهان است ،اما اگر در میان آگاهان باشد درزمره ی غافلان نیاید.کسی را که به او ظلم کند می بخشد،وبه کسی که اورا محروم گردانداحسان می کندوبه آنکه از اوجدا شود می پیوندد.در حالی که از فحش وسخن زشت دور است و گفتارش همواره نرم وملایم است.کار ناپسنداز او دیده نمی شودوکار پسندیده اش آشکار است.

خوبی او به همه روی آور،وبدی او از همه رویگردان است.درسختی ها باوقار وسنگین،ودر ناخوشایندیها شکیبا،ودر خوشی وآسایش سپاسگزاراست.کسی را که دشمن دارد براوستم نکند،وکسی را که دوست داردبه جهت او گناهی مرتکب نشود.به حق وحقیقت پیش از آن که بر آن گواهی آورنداقرار می کند.آنچه به او بسپارند تباه نمی سازد،وآنچه به یادش آورندفراموش نمی کند،وهیچ کس را به لقب های زشت نمی خواند،وبه همسایه ی خود زیانی وارد نمی سازدوبه سبب پیشامدهای ناگوار که برای مردم پیش آیدشادی وشماتت نمی کندودر راه باطل قدم نمی گذاردواز جاده ی حق وحقیقت خارج نمی شود.اگر خاموش نشست آن خاموشی اورا اندوهگین نمی کند،واگر بخندد صدای خنده اش بلند نمی شود،وچون براو ستم کنندصبر می کندتا خدا انتقام اورا بکشد.نفس او از دست او دررنج و سختی گرفتاراست ومردم را با کارهای خویش به آسایش وراحت می رسانددوری او از مردم به جهت آن است که به دنیا رغبتی نداردومی خواهد از آن دوری کند،ونزدیکی او به آشنایان به جهت خوشخوئی ومهربانی است.دوریش از روی تکبر وبزرگی نیست ونزدیکیش به سبب مکروفریب نخواهد بود.

راوى گفته است: که در این حال همام چنان ناله ای برکشید که روحش از کالبد بیرون رفت.آنگاه امیرالمومنین (ع)فرمود:بدانید که به خدا سوگند از چنین پیشامدى براومی ترسیدم. آنگاه فرمود: آیا نمی بینیدکه نصایح ومواعظ درست دراهلش چه تاثیری می کند؟ یکى از حاضرین به حضرتش عرض کرد:ای امیر مومنان توچه حالى دارى؟ آن حضرت (ع)فرمود:واى بر تو،برای هر اجلى وقت وزمانی است که از آن نمى گذرد.وعلّت وسببی است که از آن متجاوز نمى شود.بنابراین از این گونه سخنان،که شیطان برزبانت جاری ساخت،لب فروبند!