یکی از عوامل استرس برای هر دانشآموز کنکوری، عدم اجرای برنامههای از پیشتعیینشده است. شاید عدم اجرای برنامهریزی در وهله اول خود دانشآموز را پیش از دیگران دچار نگرانی و پشیمانی میکند. هرچند که تکرار این موضوع بهتدریج به یک عادت تبدیل میشود!
پس لازم است بدانیم چه دلایل مهمی مانع اجرای برنامههای ما میشود:
1- درنظرنگرفتن ساعات توان مطالعاتی واقعی:
بهطور مثال دانشآموزی که توان مطالعاتی او در روز سه ساعت است ولی به یکباره تصمیم میگیرد، روزانه هفت ساعت مطالعه کند، برای افزایش ساعات مطالعهی او به یک مدل افزایش تدریجی متناسب با توان شخصی روی میآوریم. به اینترتیب که اگر درمثال ذکرشده بخواهیم ساعات مطالعه را بهصورت هفتگی افزایش دهیم، میتوانیم 1 تا 2 ساعت بهبرنامه اضافه کنیم تا جسم و ذهن ما تدریجاً با تغییرات آشنا شده و آن را بهعنوان یک عادت جدید بپذیرد.
2- عدم توجه بهواقعیات روزمره و ضعف درآیندهنگری:
به اینمعنیکه پیشبینینکردن اتفاقاتی که درطول روز یا هفته میتواند مانع اجرای برنامه باشند قطعاً دانشآموز را دچار مشکل میسازد. مثلاً دانشآموزی که میداند هفته آینده در روز پنجشنبه یک مهمانی مهم خانوادگی دعوت شده است، باید برای آن روز میزان ساعات مطالعات کمتری را لحاظ کند، درغیراینصورت او قادر نخواهد بود به آن برنامه عمل کند.
3- تعارف با دوستان و نزدیکان از دیگر دلایل عدم اجرای برنامهریزی:
بسیاری از دوستان دانشآموز هنگام اجرای برنامههای خود با اطرافیان دچار تعارف میشوند. یعنی درحالیکه میدانند امروز نمیتوانند با دوستان خود به گردش یا تفریح بپردازند، اما با اولین پیشنهاد ازطرف آنها ترجیح میدهند برای حفظ دوستی (یا بهاصطلاح معرفت!) از اجرای برنامهها پرهیز کنند و به خواستهی دوستان خود توجه کنند. پس بهتر که حداقل بهطور غیرمستقیم برنامههای تنظیمی خود را بهاطلاع دوستان و اطرافیان نزدیک خود برسانیم. مثلاً با نصب این برنامهها درروی دیوار اتاق و یا کمکگرفتن از خود آنها برای برنامهریزی.
4- ناهماهنگی در اجزای برنامه:
بارها با دانشآموزانی روبهرو شدهام که بهدلیل پراکندگی و از همگسیختگی در اجزای برنامههای خود نمیتوانند آن را بهدرستی اجرا کنند. مثلاً آنقدر تعداد زیادی درس را دریک روز برای مطالعه درنظر گرفتهاند و یا دروسی را برای مطالعه انتخاب کردهاند که با هیچیک از برنامههای کلاس فردا یا امرروز هماهنگی ندارند. بنابراین این برنامهها حتی درصورت اجرا، بازدهی مطلوبی برای آنها نخواهد داشت.
5- استفاده از برنامهریزی گروهی:
گاهی اوقات با مشاورانی روبهرو میشویم که بهدلایل معقول یا نامعقول برای تمام دانشآموزان یککلاس (با توان و ویژگیهای گوناگون) یک برنامهی درسی واحد را ارائه میدهند. یک دانشآموز باید بداند که اینگونه برنامهها، کلیات را شامل میشود و لازم است خود او با فکر و اندیشه نسبت به تعدیل و یا تغییرات لازم دربرنامه، براساس شرایط و مشخصات فردی خود اقدام کند، تا قابلیت اجرایی آن تضمین شود.
6- شکست در آزمونهای آزمایشی:
هدف خود را درآزمونهای موضوعی، پیداکردن نقاط ضعف و نواقص علمی خود قرار دهید، بهعبارت دیگر باگرفتن کارنامه، درپی درصدها و رتبهها نباشید، بلکه مشخص کنید که درچه سؤالاتی دچار اشتباه شدهاید و یا درچه سؤالاتی ضعف علمی داشتهاید، و نسبت بهرفع این مشکلات اقدام کنید (هرچند که دانشآموز قوی و عالی قبلاز گرفتن کارنامه، باید اقدام بهاینکار کند) اما درآزمونهای جامع که معمولاً دراواخر دورهی آمادگی کنکور برگزار میشود، بهدنبال کسب درصد و رتبههای مناسب باشید تا بتوانید تا حدمناسبی رتبهی واقعی خود را درآینده پیشبینی کنید.
دکتر علیرضا نعمتزاده
روانشناس